ناموجود
در دل شهر، در جایی که خیابانها با نور ماه روشن میشود، زنی به نام لیلا لحظاتی پر از اسرار و زیبایی را تجربه میکند. او همیشه به دنبال عطرهایی بود که بتوانند داستانی را برایش تعریف کنند، اما تا کنون هیچ عطری نتوانسته بود او را به آن سوی دریای خاطراتش ببرد. تا اینکه روزی با عطر رُزانا آسترید آشنا شد.
این عطر به محض اسپری شدن، با رایحهای از ترنج و گل یاس نخستین لایههای اسرارآمیز خود را آشکار میکند. لیلا حس میکند در باغی پر از گلهای رز قدم میگذارد. گلهای رز با ظرافتی خارقالعاده او را در آغوش گرفته و به آرامش دعوت میکنند. تکتک لحظات با عطر رُزانا آسترید مانند داستانی است که او را به سفری جادویی میبرد.
وقتی ساعتها میگذرد، لایههای میانی بهرنگ بنفش و عطر چرم با اندکی از گل بنفشه ظاهر میشوند. این محبوبههای شبانه، حس اعتماد به نفس و جسارت لیلا را بیدار میکنند. او حس میکند که هر قدمی که برمیدارد، گویای داستانی جدید است.
و سرانجام، رایحه پایانی که از سرو و کهربا تشکیل شده، غروبی زیبا را برای او به ارمغان میآورد. در این لحظات، لیلا میفهمد تعریفهایی که افراد از عطر رُزانا آسترید کردهاند، کاملاً با تجربه خودش مطابقت دارد. این عطر نه تنها زیباست، بلکه داستانش را با هر نفس تازهای که میکشد، بازگو میکند.
این عطر با ترکیب اسرارآمیز خود، نه تنها یک احساس خوشایند ایجاد میکند، بلکه داستانهایی از گذشته تا حال حاضر را زنده میکند. لیلا دریافته است که عطر رُزانا آسترید برای او چیزی بیشتر از یک عطر ساده است، بلکه پلی میان خاطرات و لحظات کنونیاش محسوب میشود. هر قطره از این عطر، برگ دیگری از قصه زندگی او را روایت میکند.
سایر تلفظها: رُزانا آسترید, رُزانا استرید, رُزانا آستراید, رُزانا آسترِد, رُزانا اِسترِد, روسانا آسترید, روسانا استرید, روسانا آستراید, روسانا آسترِد, روسانا اِسترِد, رُسانا آسترید, رُسانا استرید, رُسانا آستراید, رُسانا آسترِد, رُسانا اِسترِد, روسَنا آسترید, روسَنا استرید, روسَنا آستراید, روسَنا آسترِد, روسَنا اِسترِد, رُسَنا آسترید, رُسَنا استرید, رُسَنا آستراید, رُسَنا آسترِد, رُسَنا اِسترِد