در یک شبی آرام، مردی به نام آرمان در مرکز شهر قدم میزد. او عاشق شبهای ساکت و خیابانهای خالی بود که در آنها میتوانست به راحتی افکارش را مرتب کند. شب، فرصتی برای او بود تا از دنیای شلوغ روزمره فاصله بگیرد و با خود به گفتگو بپردازد.
آن شب خاص، آرمان تصمیم گرفت یکی از عطرهایش را انتخاب کند، عطری که همیشه به او حس آرامش و قدرت میداد: عطر ایکیتوس آلن دلون. این عطر با سالهای خود همراه بود، یادآور لحظاتی که با قدرت و شور و شوق پشت سر گذاشته بود. رایحهای که همراهیکننده همیشگی او بود و در همهی قدمهای زندگیاش نقش داشت.
عطر ایکیتوس آلن دلون دارای نتهای میوهای و سبز است که با هل و شکوفه جوز هندی آغاز میشود. این نتها همان لحظههای اول را با طراوتی بینظیر به آرمان هدیه میدادند و او را به یاد روزهای پرانرژی میانداخت. در لحظاتی که این رایحه با نتهای میانی همانند گل یاس و هل ترکیب میشد، حس رهایی و آزادی را به او القا میکرد. در نهایت، نتهای پایهای چون چرم و وانیل به آرامی به جا میماندند و با گرمایی شیرین، خاطراتی ماندگار در ذهن آرمان ثبت میکردند.
برای او، عطر ایکیتوس آلن دلون فقط یک عطر نبود؛ بلکه پلی بود به دنیای گذشته و خاطراتی فراموشنشدنی که هر بار با بوییدن آن، جان دوبارهای میگرفتند. هر قطره از این عطر، داستانی بود که هرگز قدیمی نمیشد و همواره به او احساسی از امنیت و اعتماد به نفس میبخشید.
آن شب، در کنار خیابان و زیر نور ماه، آرمان با عطری که در هوا پخش شده بود، احساس کرد در جای درستی ایستاده است. او آماده بود که فردا با همان عزم و اراده همیشگی به پیش برود و لحظههای جدیدی بسازد، با همراهی همیشگی عطر ایکیتوس آلن دلون.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب