ناموجود
شب هنگام بود و باران آرامی در حال باریدن. در گوشهای از شهر، فروشگاهی وجود داشت که بویی خاص و جادویی در اطرافش پیچیده بود. اینجا، محل نگهداری از عطرهایی بود که داستانهای بیپایانی را در خود جای داده بودند. یکی از این عطرها، همان عطر خاصی بود که همه دربارهاش صحبت میکردند؛ عطر لاست آلت فرگرنسز.
یک روز بارانی، زنی با چتر سیاه خود وارد فروشگاه شد. به دنبال هدیهای منحصر به فرد برای کسی بود که به او اهمیت میداد. فروشنده با لبخندی گرم و نگاه حمایتی، عطر لاست آلت فرگرنسز را به او معرفی کرد. او گفت: این عطر برای هر دو جنس زن و مرد ساخته شده و توانایی برقراری تعادل میان لطافت و قدرت را دارد.
زن شیشه بلورین عطر را در دستانش گرفت و درپوش آن را به آرامی برداشت. عطری خوشبو و دلپذیر فضا را پر کرد؛ حسی رویایی و جذاب که هر کسی را مسحور میکرد.
از او پرسید: چه چیزی باعث میشود که این عطر چنین ویژه باشد؟ فروشنده پاسخ داد: عطر لاست آلت فرگرنسز تلفیقی است از رایحههای ناب و بینظیر که همگان را به سفری در دنیای خیال دعوت میکند. این عطر قادر است تا لحظاتی شگفتانگیز و بهیادماندنی را در ذهن هر کسی حک کند.
زن با خوشحالی شیشه عطر را خرید و وقتی از فروشگاه خارج شد، احساس کرد که هوای اطرافش بوی تازگی و زندگی گرفته است. او میدانست که این عطر تنها یک محصول نیست، بلکه پلی برای ارتباط عمیقتر با کسانی است که دوستشان دارد.
در مسیر بازگشت به خانه، هنوز بوی عطر لاست آلت فرگرنسز را حس میکرد و لبخندی بر لب داشت. او تجربهای تازه را پیدا کرده بود که هرگز از خاطرش نخواهد رفت. این عطر نه تنها رایحهای خوش داشت بلکه داستانی دلنشین و جادویی را با خود به همراه داشت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب