Designer
Group
Perfumer
Gender
سال عرضه
ناموجود
در یک صبح آرام بهاری، زمانی که خورشید به آرامی در حال بیرون آمدن از پشت ابرهای نرم بود، ماریانا در گلخانه کوچک خود نشسته بود. او یک بستهی جدید دریافت کرده بود که مدتها منتظرش بود. با قلبی پر از اشتیاق به باز کردن بسته پرداخت. این بسته حاوی عطر پِنیوار امبرفیگ بود، عطری محبوب که تازه به بازار عرضه شده و در میان دوستداران عطر بحثهای زیادی برانگیخته بود.
با یک اسپری کوچک از عطر پِنیوار امبرفیگ، نتهای ابتدایی پتیگرین و ترنج سیسیلی به نرمی به مشام او رسید، چون نسیمی خنک و دلانگیز که روحش را نوازش میداد. این آغاز تازه و شاداب، ماریانا را به یاد تابستانهای کودکیاش در جنوب فرانسه انداخت. در آنجا باغهای مرکبات با طراوت و روشنی پر کردند.
با گذر زمان، قلب عطر شروع به شکوفا شدن کرد. نتهای میانی لاوندر، چرم، یاس و دانه تونکا فضایی جادویی را ایجاد کردند. ترکیبی عمیق و پیچیده که همزمان حسی از آرامش و انرژی به او میبخشید. ماریانا این بو را با جشنهای کوچک خانوادگیشان در خطهی پروانس مقایسه کرد، زمانی که رایحه لاوندر و چرم در هوا میپیچید و حس نوستالژیک خوشآیندی به او دست میداد.
ساعات گذشته و نتهای پایه عطر پِنیوار امبرفیگ، از امبروکسان، اوکموس، سدر و پچولی پرده برداشت. رایحهای چوبی و زمینی که تجسمی از طبیعت باشکوهی بود که همیشه به آن عشق میورزید. این بخش از عطر، ماریانا را به اعماق جنگلی خیالانگیز برد که میتوانست در آن گم شود و لحظاتی آرام و خودمانی را تجربه کند.
عطر پِنیوار امبرفیگ، با توانایی بینظیرش در تلفیق نتها، به یاد ماریانا میآورد که عطرها میتوانند بیش از یک حس باشند؛ آنها سفری هستند، به سوی خاطرات و احساسات عمیق. او با این عطر، ذخیرهای از لحظات ارزشمند و داستانهای ناگفته در قلبش یافت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب