در یک روز آفتابی بهاری، مریم در فروشگاهی در قلب شهر به دنبال عطری بود که بتواند همزمان باحال و جذاب باشد. او میخواست عطری پیدا کند که حضورش را در هر جمعی به یاد ماندنی کند. در سرکشی به قفسههای عطر، چیزی نظرش را جلب کرد: عطر سیمپلی بیکاز اون.
چیزی که مریم را به این عطر کشاند، تلالوی زیبا و طراحی ساده شیشهاش بود. اما وقتی درب شیشه عطر را باز کرد و اولین نتهای رایحه به مشامش رسید، جادوی واقعی آغاز شد. این عطر با نتهای اولیه لیچی، سیب قرمز و ترنج شروع میشد، پلی از طراوت به باغی از گلهای بهاری را ترسیم میکرد.
هنگامی که ترکیب گیجکننده گل صد تومانی، شکوفه گیلاس و یاس در قلب عطر ظاهر شد، مریم حس کرد که واقعاً در میان یک باغ پرگل ایستاده است. همانطور که زمان میگذشت و نتهای پایانی وانیل، مشک سفید و چوب سفید آشکار میشدند، گرمایی دلنشین و آشنا او را در بر گرفت.
عطر سیمپلی بیکاز اون تنها یک رایحه نبود؛ داستانی بود که با هر اسپری، از نو روایت میشد. مریم تصمیم گرفت این عطر را همراه همیشگیاش کند، زیرا معتقد بود این عطر میتواند امضای بویایی او شود. او به دوستانش هم پیشنهاد میداد سیمپلی بیکاز اون را امتحان کنند، چرا که طراوت گلها و شیرینی ملایم وانیل و مشکی که حس میکرد، چیزی نبود که بخواهند از دست بدهند.
این عطر برای زنان طراحی شده بود و آنچنان تلفیقی از تازگی و لطافت داشت که هر زنی را وسوسه میکرد تا هویت شخصیاش را با این رایحه به نمایش بگذارد. مریم از انتخابش خوشحال بود و مطمئن بود که هرجا قدم بگذارد، با این رایحه دست نیافتنی، همیشه در خاطر دیگران میماند.
سایر تلفظها: سیمپلی بیکاز اون, سیمپلی بیکاز اِوون, سیمپلی بیکاز آوون, سیمپلی بیکاز اِوِن, سیمپلی بیکاز آفون, سیمپلی بیکُز اون, سیمپلی بیکُز اِوون, سیمپلی بیکُز آوون, سیمپلی بیکُز اِوِن, سیمپلی بیکُز آفون, سیمپلی بکاز اون, سیمپلی بکاز اِوون, سیمپلی بکاز آوون, سیمپلی بکاز اِوِن, سیمپلی بکاز آفون, سیمپلی بیکاس اون, سیمپلی بیکاس اِوون, سیمپلی بیکاس آوون, سیمپلی بیکاس اِوِن, سیمپلی بیکاس آفون, سیمپلی بیکُس اون, سیمپلی بیکُس اِوون, سیمپلی بیکُس آوون, سیمپلی بیکُس اِوِن, سیمپلی بیکُس آفون
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی