ناموجود
در گوشهای از شهر، هوا خنک و دلنشین بود و نور خورشید به آرامی از لابهلای ابرها عبور میکرد. فصل پاییز بود و قدم زدن در خیابانهای پوشیده از برگهای زرد و قرمز، احساسی از آرامش را به همراه داشت. در همان لحظات بود که جادوی عطر پیور لاوندر آزارو به زندگی من وارد شد.
همان روز بود که تصمیم گرفتم عطر جدیدی تهیه کنم تا با طبیعت پاییزی تلفیق شود و هر لحظهای که از راه میرود مرا با خود ببرد. درب فروشگاه عطر را باز کردم، فضایی پر از روایح مختلف به استقبالم آمد. اما تنها یک شیشه بود که توجهام را به خود جلب کرد؛ عطر پیور لاوندر آزارو. برندی که برای رایحههای منحصر به فرد و بینظیرش شناخته میشود.
او را در دست گرفتم و بویش کردم؛ آغازین نتها همچون نجواهای یک خواب شیرین به آرامی فضایی را پر کردند. اسطوخودوس و زنبق به همراه ادویهجات گرم همچون میخک و زوفا، بیش از پیش عطری آرامشبخش را خلق میکردند. هر قطرهاش همچون لحظهای از یک داستان کهن بود. دوباره عطر را بو کردم و این بار نتهای میانی به آرامی بر پرده ذهنم نواخته شدند. اسطوخودوس و ریشه زنبق نتهایی بودند که حس لطافت و طراوت را به ارمغان میآوردند.
اما اوج لذت زمانی بود که پایههای قوی کهن عطر از راه رسیدند. وانیل شیرین و تونکا بینظیری که به همراه مشک سفید و کهربا، حسی گرم و دلنشین را تقدیم میکردند. آن روز، از همان لحظهای که عطر پیور لاوندر آزارو را به پوستم زدم، متوجه شدم این عطر همراهی است جاودانه برای تمامی روزهای زندگیام.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب