ناموجود
داستان ما در یک بعدازظهر پاییزی آغاز میشود. مهران که همیشه به دنبال تجربههای جدید است، تصمیم میگیرد به یک فروشگاه عطر خاص در نقطهای از شهر برود. در میان قفسههای زیبا، چشم او به شیشهای جذاب میافتد. عطر امپریال پیکاک الکساندر جی با نقش و نگاری افسانهای، گوشهی قلب او را تسخیر میکند.
مهران با هیجان شیشه را برداشته و رایحهی آن را مقابل بینی خود میبرد. بوی دلپذیر ریواس و بادام به آرامی او را در بر میگیرد، گویا به بهار که در حال شکوفه زدن است، دعوت میشود. او از این تجربه لذت میبرد و حس ماجراجویی در او زنده میشود.
با گذشت زمان، نتهای میانی شامل دارچین، وانیل سیاه و شکر به جلو میآیند و فضای اطراف را پر میکنند. حس برانگیختهی گرم و شیرین، خاطرات شبهای دورهمی دوستانه و خانواده را برای مهران زنده میکند. او به این فکر میکند که چقدر عطر امپریال پیکاک الکساندر جی میتواند هویتش را بازتاب دهد.
وقتی که مهران تصمیم میگیرد عطر را روی پوستش اسپری کند، نتهای پایه شامل بلسان و مشک، او را در هالهای از آرامش و سکون میپوشانند. احساس میکند وارد دنیایی شده که فقط مختص خودش است. فضایی که در آن میتواند آزادانه با افکار و احساساتش در آرامش باشد.
عطر امپریال پیکاک الکساندر جی، داستانی از جسارت و انسجام، گرما و شیرینی است. برای مهران تبدیل به همراهی همیشگی میشود که در هر لحظهای از زندگی، میتواند او را به دنیای خاطرات شیرین و لحظات ناب ببرد. این تجربه بینظیر، مهران را به یکی از مشتریان وفادار این برند تبدیل میکند. چرا که در هر اسپری، او دوباره به دنیای شگفتانگیزی از رایحهها سفر میکند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب