ناموجود
در افسانههای سرزمینی دور، عطرها قدرتی جادویی داشتند که میتوانستند داستانی از عشق و زیبایی روایت کنند. در میان این افسانهها، یکی از عطرها به نام عطر تاندیور آنتونیو ویسکونتی، بیش از همه دلبری میکرد.
این عطر با هر قطرهاش قصهای از زمستان دلنشین و باغهای پر از گل را زنده میکند. در ابتدا با نتهای رز، میخک و رزماری میآغازد. گویی گلهای تازهچین شدهای که در باغچهای رؤیایی به زندگی بازمیگردند و هوای سرد زمستان را به عطر خود گرم میکنند.
در میانه این داستان، روایتی از یلانگ-یلانگ و گلهای برفراز درههای سرسبز میپیچید. انگار که باغهای بهشت در میان برفهای نرم خوابیدهاند. هر نَفَس عمیق، یلانگ-یلانگ و گالبنوم را به آغوش میکشد و لیلی درههای سبز را به چشم مینشاند.
پایان این داستان شاهکار نیز به تحرک و طنینی دلنشین میرسد. نتهای پودری وانیل و دانه تونکا در کنار بنزوئین و بالسام پرو، مانند سایههای گرم در پایان روز، به آرامی فروکش میکند. یک هارمونی جادویی از وانیل با طعمی گرم و شیرین، که همراه با رایحه کهربا و گلها، همواره در حافظه باقی میماند.
عطر تاندیور آنتونیو ویسکونتی، همانند یک تابلو نقاشی زیبا، توانسته لطافت و زیبایی را در خود جمع آورد. تصویری از عطر زمستان که نه تنها در هر قطرهاش داستانی از عشق و شگفتی را روایت میکند بلکه بازتابی از احساسی ناب در قلب هر زن است. با این عطر، هر لحظه به یک افسانه خاطرهانگیز تبدیل میشود که همیشه در یاد باقی خواهد ماند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی