ناموجود
در یکی از شبهای جادویی شهریورماه، وقتی بوی گلهای وحشی به آرامی از باغچههای اطراف به خانه میرسید، سارا تصمیم گرفت در دورهمی اختصاصی خودش با طعم داستانهای قدیمی غرق شود. یکی از دوستان نزدیکش به تازگی از پالاز آتکینسونز در لندن بازگشته بود و برای او هدیهای ویژه آورده بود: عطر وایت رز د الیکس اَتکینسونز.
این عطر، روایتگر تاریخی است که از دل قرن نوزدهم تا به امروز کشیده شده است. وایت رز د الیکس را وقتی اسپری کرد، ابتدا طعم شیرین و میوهای میوهها مثل تمشک و لیچی او را به یاد باغهای گرمسیری و تابستانهای پرشور انداخت. سپس قلبی از گلهای رز و فاوانه، به همراه فریزیا، یاس و کمی زعفران، روی پوستش جاری شد و او را به دنیایی از لطافت و شیرینی برد. اما شاید زیبایی اصلی این عطر در نُتهای پایهاش بود؛ جایی که مشک سفید، وانیل و پچولی با لبادادوم به شکلی گرم و روحنواز، نغمههای پایان شب را میآفریدند.
سارا با هر نفس عمیق، خودش را در کاخ تزارها میدید، جایی که عطر وایت رز د الیکس اَتکینسونز تا امروز همچنان در موزه شخصیتهای روسیه به یادگار مانده است. این عطر نه تنها بویی شگفتانگیز دارد، بلکه حس و حالی از تاریخ و جلال را نیز به ارمغان میآورد. سارا با هر بار استفاده از این عطر، احساس میکرد بخشی از آن تاریخ را با خود به همراه دارد.
وایت رز د الیکس اَتکینسونز، به اوجهای زیبایی و برتری میبرد. این عطر، سفری افسانهای و بیپایان است که در هر لحظهاش، داستانی نو در دل دارد. آیا شما هم آمادهاید که بخشی از این افسانه شوید؟
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب