ناموجود
در یکی از روزهای گرم تابستان، علی تصمیم گرفت تا تغییراتی در زندگی روزمرهاش ایجاد کند. او به دنبال عطری بود که شور و نشاط تازهای به او ببخشد و از یکنواختی روزهایش بکاهد. بعد از تحقیق و جستجوهای طولانی، چشمش به عطر ایمپریال لایم انگلیا پرفیومری افتاد. این عطر با هنرمندی تمام، تاریخچهای به قدمت قرن نوزدهم دارد و علی را مفتون خود کرد.
علی به محض باز کردن درب جعبه، با موجی از طراوت لیمو و گریپفروت مواجه شد که مثل نسیمی خنک و دلنشین بر صورتش وزید. نتهای آغازین عطر ایمپریال لایم انگلیا پرفیومری به او حس سفر به یکی از جزایر غرب هند را القا کرد. جایی که طبیعت و دریای آبی در هم آمیخته شدهاند.
زمانی که عطر بر روی پوست علی نشست، نتهای میانی آن با کلاری سیج و اسطوخودوس شروع به خودنمایی کردند. ترکیبی که آرامش و اعتماد بهنفس را به او هدیه میکرد و مثل نوازشی نرم و ملایم بر روحش تاثیر میگذاشت.
اما این پایان ماجرا نبود. نتهای پایه با حضور قدرتمند مشک، نعناع هندی و خزه به تصویرسازی ذهنی علی از جنگلی سرسبز و پر رمز و راز انجامیدند. عطر ایمپریال لایم انگلیا پرفیومری، با این ترکیبات دلنشین، روز علی را پر از نشاط و سرزندگی کرد.
هر بار که علی از این عطر استفاده میکرد، احساس تازهای از شادابی و انرژی به او دست میداد. این عطر به او فرصتی برای تجربه مجدد زنده بودن با تمام وجود را میداد و به قلب تپنده لحظههایش تبدیل شده بود. ترکیب خاص و معجون بینظیر آن، زندگی او را پر از رنگ و شور کرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب