ناموجود
در یک عصر بهاری نرم و دلانگیز، من و دوست عزیزم به گالری معروف واقع در خیابان Avenue Princesse Grace قدم گذاشتیم. فضای گالری با عطر دلپذیر پرتقال ماندارین پر بود؛ حسی از انرژی و طراوت که در هوا موج میزد. در آن لحظه، همه چیز بینهایت شاعرانه و جادویی به نظر میرسید.
نمایشگاه هنر بهانهای بود برای دیدار ما. همانطور که نگاهمان به تابلوهای روی دیوار عکس میافتاد، اتفاقی غیرمنتظره رخ داد. عطر سور له شارم آلکس سیمون از گلی که برای هنرمند فرستاده شده بود، در هوا پیچید و قلبمان را به تپش وا داشت. عطر یاسمن، ملایم و فریبنده بود و محیط را با رایحهای از گلهای سفید و نرم پر کرد.
در این میان، نتوانستم از رایحه گرم و چوبی چوب صندل و سایپریول در پسزمینه صرف نظر کنم. این عطر با گرمایش فضا و زمان را برای ما متوقف کرد. بوی وانیل نرم نیز، همانند لحاف گرمی که دو روح را در بر گرفته، خاطرهای جاودان از این دیدار به جای گذاشت.
سور له شارم آلکس سیمون نه تنها یک عطر، بلکه یک تجربه هنری و احساسی است. رایحه آن همچون داستانی که در دل هنر و زندگی جاری است، روایتگر لحظههایی ناب و بیهمتا میباشد. در میان آثار بینظیر گالری، ما نیز قصهای جاودانه خلق کردیم؛ قصهای که با هر بار بوییدن این عطر به یادمان میآید. در میان رنگها و عطرها، ما گم شدیم و داستان خود را یافتیم. این روز همیشه در یاد ما خواهد ماند، همان گونه که عطر سور له شارم برگرفته از مجموعه Monte Carlo از برند آلکس سیمون در قلبمان جا باز کرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب