ناموجود
در یک روز پاییزی خنک، من به فروشگاه عطر محلیام سر زدم. صدای آرام موسیقی کلاسیک در فضا میپیچید و رایحههای مختلف در هوا معلق بودند. به دنبال یک عطر خاص بودم؛ چیزی که همزمان احساسات زنان و مردان را به وجد بیاورد. ناگهان چشمانم به عطر لاک اوگرینوس افتاد. نام این عطر برایم آشنا نبود و کنجکاویت مرا به سمتش کشید.
عطر لاک اوگرینوس درست مثل یک داستان خارقالعاده بود. وقتی دربش را باز کردم، رایحهای ملایم و مرکباتی فضا را پر کرد. ترکیب ظریف مرکبات با نتهای قهوه، نفسها را به تسخیر میکشید. این ترکیب ترکیشده برای شروعی تازه و انرژیبخش بود.
با گذر زمان، روایتی جدید از راه رسید؛ نتهای تند و ادویهای به آرامی ظاهر شدند و به طرز شگفتانگیزی با رایحه همگانی دانه تونکا ترکیب شدند. این لایه از داستان عطر لاک اوگرینوس بود. حس گرما و صمیمیت را القا میکرد، درست مانند روزهای پاییزی که دوست داشتم.
اما اوج داستان در انتها بود؛ جایی که رایحههای وانیل، وتیور و مشک از راه رسیدند و پایانی عمیق و دلانگیز خلق کردند. هر بار که این عطر را استشمام میکردم، فصلی جدید از داستان برایم روایت میشد. آرامشی که این بوی خوش فراهم میکرد، شگفتانگیز بود و من را به دل طبیعت نزدیک میکرد.
عطر لاک اوگرینوس با ترکیب بینظیری که ارائه میدهد، همچون معجونی بود که نمیتوان از آن دل کند. شخصیتی گرم و جادویی دارد؛ همان چیزی که به دنبالش بودم. این عطر نه تنها یک رایحه بود، بلکه نسخهای کامل از یک داستان بود، داستانی که با هر بار استفاده او را بار دیگر تجربه میکردم.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب