در یک روز خنک پاییزی، نسیم ملایمی در خیابانهای پاریس در حال وزیدن بود. ماری، یک زن جوان عاشق عطر، در حال قدم زدن در منطقه مونمارتر بود. او به دنبال عطری خاص میگشت تا بتواند آن لحظههای ناب زندگیاش را با آن به یاد آورد. در حالی که به یک فروشگاه عطر قدیمی قدم گذاشت، رایحهای دلنشین و جذاب او را به سمت خود کشید.
این رایحه عطر داچا آلفرد ریچی بود. در همان لحظه اول، نتهای میوهای و هلو سفید او را شگفتزده کردند. بوی تازه و خوشمزهای که حسی از تابستان را در این روز پاییزی برایش به ارمغان میآورد. ماری مجذوب این ترکیب تازه و خاص شد.
در لایههای میانی، نتهای شرقی و کهربا، او را به دنیایی پر رمز و راز برد. این حس، شبیه به داستانهایی بود که همیشه در کتابهای قدیمی میخواند و هرگز فراموشش نمیشد. نتهای عمیق و گرم، حالتی از آرامش و جاذبه را به او القا میکردند.
در انتها، ترکیبی از چوب خشک، وانیل و مشک سفید به آرامی بر روی پوستش مینشست. این نتهای پایهدار توانایی این را داشتند که برای ساعتها همراه ماری باقی بمانند و او را با حس شیرینی و لطافت محصور کنند.
عطر داچا آلفرد ریچی با گروه بویایی چوبی شرقیاش، هم برای زنان و هم برای مردان طراحی شده است. این محصول، داستانی از تعادل بین جسارت و ظرافت را روایت میکند که ماری به دنبالش بود.
ماری با لبخندی رضایتبخش از فروشگاه بیرون آمد، حسی از این که لحظههای خاص زندگیش با این عطر به یادماندنی شوند، لذتبخش بود. عطری که نه تنها روی پوست، بلکه در عمق خاطرات جای گرفت. عطر داچا آلفرد ریچی اکنون مختصری از رویاهایش را واقعی کرده بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی