در یکی از شبهای سرد زمستانی، مهتاب به آرامی بر پنجرههای شهر میتابید. سارا روی کاناپه نشسته بود و به عبور خودروها از خیابان نگاه میکرد. در همین حین، تصمیم گرفت که به دیدار دوستانش برود و شب را با آنها سپری کند. همواره دوست داشت که هر جا میرود، از عطری خاص استفاده کند که نشاندهنده شخصیتش باشد.
او برای مهمانی شبانه، انتخاب ویژهای داشت. به آرامی به سمت میز آرایش رفت و عطر لاو پوشن کِلَش را برداشت. این عطر با نوتهای بالایی از زردآلو، گل رز، و چای ترکیبی شگرف و خاص به مشام میرساند که حس آرامش و لطافتی بینظیر به دنبال داشت.
در لحظهای که سارا این عطر را بر روی پوست خود اسپری کرد، حس کرد به باغی پر از گلهای یاس و گاردنیا منتقل شده است. قلب او به آرامی میتپید و رایحه ملایم گلهای میانی در فضا پیچید. ناگهان احساس کرد که در میان ابرهایی از مُشک و کهربا غوطهور شده، و این همان لحظهای بود که فهمید لاو پوشن کِلَش بهراستی توانایی تغییر فضا و ایجاد احساسی خاص را دارد.
دوستانش از دیدن او شگفتزده شدند و همه توجهها به سارا جلب شد. تاثیری که این عطر داشت، لحظهای آرام و خاطرهساز را برای همگان به ارمغان آورد. ترکیب بینظیری از چوب صندل و پودری لطیف در انتها، حس تازگی و انرژی مثبت را به ارمغان آورد.
بیگمان، عطر لاو پوشن کِلَش همواره در ذهن دوستان سارا باقی خواهد ماند و همچون امضایی منحصر به فرد از شخصیت او، همراهش خواهد بود. این عطر تنها یک انتخاب نیست؛ بلکه هنگامهای بیتکرار از احساسات و خاطرات است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب