Designer
Group
Perfumer
Gender
سال عرضه
ناموجود
در یک شب بیپایان زمستانی، آسمان پوشیده از ابرهای سنگین و قطرات باران آرامی که از آسمان فرو میریخت، او تصمیم گرفت تا داستانی نو در دنیای عطرها آغاز کند. از راهروها و کوچههای باریک و پیچیده پاریس عبور کرد و در نهایت، وارد بوتیک معتبری شد که عطرهای نایاب و ویژهای را عرضه میکرد. در گوشهای از این بوتیک، چشمش به شیشهای سیاه و مرموز افتاد؛ شیشهی عطر بلک فنتوم بای کلیان.
با بوییدن اولین نت، بر موجی از رایحهی گرم و دلنشین رام سر خورد. بویی که خاطرات سفرهای ماجراجویانهای به سرزمینهای دور و ناشناخته را برایش تداعی میکرد. او چشمانش را بست و خود را در دل یک مهمانی بزرگ و شگفتانگیز یافت، جایی که شکلات تلخ و قهوه به وفور یافت میشد و ترکیبشان حس و حالی از بیپروایی را به او میبخشید.
عطر بلک فنتوم بای کلیان با آکوردهای شیرین و کاراملیاش داستانی سرشار از رمز و راز میآفرید. نتهای پایهاش از وانیل و چوب صندلی، حسی از گرما و صمیمیت به فضای اطراف میبخشید. رایحههای مغز بادام و گل آفتابگردان به آن حسی ظریف و پودری میدادند که نمیتوانستی از آن چشم برداری.
در این لحظات، او فهمید که عطر بلک فنتوم بای کلیان چیزی فراتر از یک رایحه ساده است. این عطر او را به دنیایی پر از احساسات متناقض و پیچیده هدایت میکرد. جایی که قدیمیترین رازها و شیرینترین خیالها به واقعیت مبدل میشدند. با هر بار استفاده از این عطر، او قسمتی از آن داستان افسانهای را زنده نگه میداشت و با افتخار آن را به مجموعهی بینظیر عطرهایش افزود. شاید از لحاظ قیمت گرانبها بود، اما هر قطرهاش ارزش خود را در زندگی او ثابت کرده بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب