ناموجود
سپیدهدمی زیبا و پرنشاط بود. آنا، با لبخندی از خواب بیدار شد و به روز جدید فکر کرد. در آستانهی قرار ملاقات مهمش، حس میکرد چیزی کم دارد. چشمانش به بطری شیشهای روی میز خیره شد. تصمیمش را گرفت؛ روز را با عطر بربری بریت ریدم فور ومن بربری شروع خواهد کرد.
هنگام اسپری کردن عطر، عطری دلنشین از اسطوخودوس انگلیسی به مشامش رسید. حسی از آرامش و طراوت، همانچیزی که آنا نیاز داشت تا روحش را برای روز هیجانانگیز آماده کرده و قدمهایش را پرانرژی و مطمئن کند. ترکیب هنرمندانه عطر با نتهای آغازین فلفل صورتی و نرولی، همچون موسیقی آرامبخش صبحگاهی، او را در بر گرفت.
با هر قدم به سوی مقصد، بوی شیرین و گلبوته های بهاری، آنا را در حالی که از کنار بوتههای گل سنبل عبور میکرد، خوشبخت و پر از امید کرد. نتهای میانی زنبق و شکوفه پرتقال، همانند نسیم دلانگیزی که از میان شاخههای درختان میگذشت، او را در خود پیچید. ترکیبی که قلب او را به وجد میآورد و حس اعتماد به نفس بینظیری به او میبخشید.
با ورود به سالن ملاقات، بوی مشک و چوب، چارچوبی از اعتماد و استحکام برای حضوری متفاوت بخشید. افراد حاضر، نه تنها به شخصیت قوی آنا، بلکه به عطر دلانگیز او نیز جلب شدند. این عطر در این لحظه همانقدر که روی پوست آنا شگفتی آفرید، در هوای اطرافش نیز همچون سمفونی گرم و جذابی طنینانداز شد.
لحظاتی که با موسیقی شیرین و تکرارنشدنی این عطر سپری شد، همچون خاطرهای جاویدان در ذهنش حک شد. این درست همان مفهومی بود که عطر بربری بریت ریدم فور ومن بربری در زندگی روزمره، به ارمغان میآورد؛ لحظاتی از جنس جادوی موسیقی و بوی خوش که در ذهن باقی میماند و شخصیت هر زنی را با روحی پویا و سرشار همراه میکند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب