در یک روز گرم تابستانی، الهه با لبخندی آرام و دلنشین در میان باغ زیبایی قدم میزد که رایحههای دلانگیز گلها در هم تنیده و فضا را پر کرده بود. باد ملایمی میوزید و او را به دنیایی دیگر میبرد، دنیایی که با عطر میموزا کلون چک اند اسپیک جان میگرفت.
این عطر با طراوت خود حس خوشایندی را ایجاد میکند. الهه همواره به دنبال عطری بود که او را از روزمرگی جدا کند و به او احساس آرامش بدهد. وقتی اولین بار عطر میموزا کلون را تجربه کرد، خیره به آسمان شد و احساس کرد زیر سایه درختان میموزا ایستاده است. ترکیب یلانگ یلانگ و گل شمعدانی در نتهای ابتدایی، او را به دنیایی سرشار از شادی و طراوت برد.
آهسته به نتهای میانی رسید، جایی که قلب عطری با گلهای یاس و میموزا به شدت میتپید. الهه حس میکرد در آغوش طبیعت است، همانگونه که شکوفههای زرد میموزا در میان برگهای سبز خود میدرخشند. حس لطیف و آرامشبخشی که از این ترکیب به دست میآمد، او را مجذوب کرده بود.
هر بار که به عطر میموزا کلون چک اند اسپیک میاندیشید، حس امنیت و گرمی خاصی را حس میکرد. این حس از نتهای پایهای این عطر، که شامل بنزویین و میخک بودند، ناشی میشد. این ترکیبات گرما و عمق خاصی به عطر بخشیده بودند و آن را به یکی از انتخابهای همیشگی الهه تبدیل کرده بودند.
اینگونه بود که الهه هر بار که به این عطر خاص فکر میکرد، در ذهن خود به باغچهای خورشیدگیر و آرام بازمیگشت. جایی که میتوانست لحظاتی از جهان واقعیت فرار کند و در آغوش دلانگیز گلها آرام بگیرد. عطر میموزا کلون برای او چیزی فراتر از یک عطر بود؛ پلی بود به سوی جهانی از رنگها و بویها که همواره او را غرق در لذت میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب