در یک شب بهاری، زمانی که نوای نسیم در باغچهها طنینانداز بود، لیلا به مهمانی چند دوستی دعوت شده بود. او تصمیم گرفت تا بهترین لباسی که در کمد داشت را بپوشد و با احساس جسارت و ظرافت وارد جمع شود. اما قبل از خروج، لیلا به سمت میز آرایش رفت و بطری طلایی رنگ عطر گلدیا بولگاری را برداشت.
عطری که لیلا برگزیده بود، گلدیا بولگاری، با ترکیبی استثنایی از رایحههای مشک و تمشک، همچون غذایی برای حس بویایی، او را در بهرهبرداری از نُتهای اولیه ترکیب این عطر کمک کرد. ورودش به مهمانی با رایحهای همراه بود که نه تنها شیک و ظریف، بلکه پر از جاذبه و شور زندگی بود.
همه چشمها به لیلا و این عطر شورانگیزش دوخته شده بود. دوستانش از او پرسیدند که عطر او چیست و با لبخندی روی لب پاسخ داد: گلدیا بولگاری. عطری که از سال 2015 موجود است و در همان شب احساس خاصی را برای او به ارمغان آورد. رایحههای یلانگ یلانگ و یاس در قلب این عطر، احساس زنانگی و سرزندگی را به او هدیه دادند.
وقتی ساعتها از مهمانی گذشت و شب به پایان نزدیک شد، بوی مشک و کهربا که همچنان در فضا معلق بودند، نشان از یک روز فراموشنشدنی داشتند. لیلا واقعاً با عطر گلدیا بولگاری تجربهای رویایی را از سر گذرانده بود، تجربهای که نه تنها به خاطر رایحهاش بلکه به خاطر خاطره و احساسی که ایجاد کرد، همیشه در خاطرش باقی خواهد ماند. این داستان تنها حکایتی از شبهای بسیاری است که این عطر میتواند به یادماندنی کند.
سایر تلفظها: گلدیا بولگاری, گلدیا بلگاری, گلدیا بلغاری, گلدیا بوولگاری, گلدیا بولاگاری, گولدیا بولگاری, گولدیا بلگاری, گولدیا بلغاری, گولدیا بوولگاری, گولدیا بولاگاری, گلدئا بولگاری, گلدئا بلگاری, گلدئا بلغاری, گلدئا بوولگاری, گلدئا بولاگاری, گولدا بولگاری, گولدا بلگاری, گولدا بلغاری, گولدا بوولگاری, گولدا بولاگاری, گلدا بولگاری, گلدا بلگاری, گلدا بلغاری, گلدا بوولگاری, گلدا بولاگاری, گولڈیا بولگاری, گولڈیا بلگاری, گولڈیا بلغاری, گولڈیا بوولگاری, گولڈیا بولاگاری, گلډیا بولگاری, گلډیا بلگاری, گلډیا بلغاری, گلډیا بوولگاری, گلډیا بولاگاری
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی