در یک روز شاد و آفتابی، زمانی که افقهای بیپایان آسمان به آبی بینهایت میگرایید، مژگان تصمیم گرفت تا خود را با عطری جدیدی از جهان بریتنی اسپیرز محصور کند. نام این عطر عطر فنتسی توئیست بریتنی اسپیرز بود، و به محض اینکه بطری شگفتانگیزش را دید، دلش لرزید. این بطری زیبا به شکل یک توپ براق به دو بخش تقسیم شده بود و هر بخش حاوی عطری متفاوت بود که هر کدام جهانی دیگر را به او هدیه میداد.
مژگان وقتی که درب بطری را باز کرد، بویی ملایم از کیوی و لیچی فوراً در فضا پر شد. رایحههای میوهای که با عطر گیاه کینسه همپیمان شده بودند، احساسی از تازگی و طراوت را به او میبخشیدند. انگار در باغی پر از میوه های شیرین جنوبی قدم میزند. با اولین استشمام، به یاد تابستانهای گرم و پرشور افتاد.
اما این تنها آغاز داستان بود. وقتی عطر در آغوشش نشست، قلب آن با شکلات سفید و کاپکیک ترکیبی شیرین و متفاوت از خود بروز داد. رایحههای یاسمین و ارکیده سفید به این شیرینی، یک شکوفایی گلی بخشیدند که آن را به اوج تجربهای حسی رساندند. او احساس میکرد در میانه جشنوارهای از گل و شیرینیها قرار گرفته است.
کاملاً طبیعی بود که این اکسیر شگفتانگیز با پایههای مشک، چوب و ایرس به پایان برسد. بنیاد عطر به کمک ترکیبات چوبی و مشکی، شخصیت قوی و ماندگاری به آن میداد که بر روی پوست مژگان جا خوش کرده بود.
عطر فنتسی توئیست بریتنی اسپیرز، نه تنها مجموعهای از رایحهها، بلکه سفر به دنیایی از احساسات بود. این همان عطری بود که لازم داشت تا در روزهایش جادویی از حسهای تازه بیاورد. یک عشق حقیقی که با هر پاف، لبخندی زیبا روی لبانش مینشاند. او میدانست که این عطر، همراهی همیشگی و دلیلی برای خاطرات فراموشنشدنیاش خواهد بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی