ناموجود
در یک صبح دلانگیز بهاری، زمانی که هوا رایحهای تازه و دلنشین داشت، آوای پرندهها سرود شادی میسرود. مهسا، عاشق عطرها و رایحههای مختلف بود. او همیشه به دنبال عطرهایی میرفت که بتواند با آنها در هر لحظهای که میخواهد، حال و هوای خود را تغییر دهد. اما این بار او به دنبال چیزی خاصتر بود.
در یکی از قدمهای خودش در فروشگاههای لوکس شهر، به عطر اِثنو بروکارد برخورد کرد. عطر به نوعی برای او کلامی را فریاد میزد؛ گویی داستانی پنهان در آن نهفته بود. او در جستجوی رایحهای بود که بتواند تجلیگر حس و حالی نو در زندگیاش باشد.
باز کردن درب شیشهای عطر، مهسا را به دنیای تازهای برد. رایحه ابتدایی پوملو و پشنفروت، همچون نسیمی خوشبو بر بینیاش نشست. با گذر زمان، رایحه میانی شامل کامکوات، فریزیا و پونی آشکار شد، که احساس لذت و آرامشی خاصی به او میبخشید. اما آنچه که واقعاً نظر او را جلب میکرد، پایههای مشکی، هلو و رز بود که تا ساعتها ادامه پیدا میکرد و حسی از جذابیت و زنانگی به او میداد.
عطر اِثنو بروکارد با داشتن توازن کامل از نتهای مرکباتی و شیرین، هماهنگی خاصی در خود دارد. این عطر به او حس انرژی و نشاطی تازه میداد، گویی هر بار که از آن استفاده میکرد، به سفری جدید میرفت. عطر اِثنو بروکارد چیزی بود که طی روز او را متفاوت و خاص میکرد.
حال، مهسا نه تنها عطر جدیدی برای خودش پیدا کرده بود، بلکه داستانی تازه برای گفتن داشت؛ داستانی از رایحهها و لحظاتی که در خاطراتش برای همیشه باقی خواهند ماند. هر قطره از عطر اِثنو بروکارد به نوعی برای او لحظهای تازه و نو خلق میکرد، و او خوشحال بود که چنین اکتشاف ارزشمندی را انجام داده است.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی