زنی به نام لیلا در دل یک روز گرم تابستانی، کوچههای شهر را میپیمود. او همیشه به دنبال عطری بود که برخلاف روزمرگی زندگی، احساسی تازه و شیرین برایش به ارمغان بیاورد. وقتی به در خانهاش رسید، بستهای صورتی رنگ، با نور ملایم بر روی میز جلوی در، چشمک میزد.
کنجکاو شد و بسته را باز کرد. عطر گس فور وومِن گس با ظاهری دلنشین و شیشهای شفاف اما پر شده از ماجراهای گلها و میوهها، در دستانش جای گرفت. همه چیز از همان لحظه اول جادویی به نظر میرسید.
اولین باری که پاف عطر به روی پوستش نشست، بوی سیب سبز و توت فرنگی او را به باغی پر از درختان میوه برد. انگار که در میان برگهای سبز و جوانههای تازه نفس میکشید. همراه با رایحههای ماندارین و ترنج، نسیمی خنک و تازه احساس میشد.
چند دقیقه بعد، بوی یاسمن و مگنولیا فضا را پر کردند. گویی گلها دستهدسته در ذهن و قلبش شکوفا میشدند. شمیم گل پنيرک و یلانگ-یلانگ نیز عطر را امضا کردند. در این میان، بوی هلو و توتهای قرمز هم حضور پررنگی داشتند.
ساعتی بعد، عطر گس فور وومِن گس از حسی گرم و دلپذیر از مشک و کهربا پرده برداشت. چوب سدر و خزه بلوط هم در لایههای نهایی، رایحهای آرام و باشکوه اضافه کردند. هر لحظه از یکپارچگی و تطابق رایحهها نشان میداد که این انتخابی عالی است.
لیلا لبخندی زد و شیشه عطر را به آرامی بر روی میز گذاشت. برخلاف تمامی روزهای پیشین، حالا او رایحهای را یافته بود که میتوانست همواره همراهش باشد. عطر گس فور وومِن گس، اکنون نه تنها یک عطر، بلکه نمادی از شادابی و جذابیت بود که همیشه با او میماند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی