Chanson de Vie Coty

توضیحات

صبح زود بود و آفتاب تازه بالای کوه‌های دور درخشیدن آغاز کرده بود. مریم در آشپزخانه‌اش ایستاده بود و میز صبحانه را برای خود می‌چید. در قفسه کوچک کنار آینه، بطری عطر شانسون دو وی کوتی قرار داشت. امروز برایش روز خاصی بود. تصمیم گرفته بود با رایحه‌ای تازه و دلنشین، روز خود را آغاز کند.

در اولین اسپری، انفجار بوی لیمو و یوزو فضای اتاق را پر کرد. ترکیبی از ترشی دلنشین همراه با تازه‌گی برگ‌های سبز. مریم لبخندی زد و چشمانش را بست. این همان حسی بود که برای شروع روز نیاز داشت. انرژی وصف‌ناپذیری در او بیدار شد، انگار در باغی پر از درختان میوه‌های تازه می‌دوید.

در حالی که قدم برمی‌داشت، بوی گل‌های فریزیا و زنبق در فضا پیچید. احساس ملایمتی که یادآور لطافت صبح‌های بهاری بود. عطر شانسون دو وی کوتی او را به دامن طبیعت برد. نسیم لطیفی که در لا به لای درختان می‌وزید، او را به رویای شیرینی فرو برد و حس زنانگی‌اش را بیدار کرد.

به سمت کمد رفت تا لباس‌هایش را آماده کند. رایحه شیرین هلو با چوب صندل و مشک به ایستادگی بیشتری رسید. حضور این‌ نت‌های پایه، رایحه‌ای فاخر و متین به او بخشید که تا پایان روز، به آرامی همراهش می‌ماند. مریم احساس قدرت و اعتماد به نفس بیشتری کرد. هر کجا که می‌رفت، ردپای او با رایحه‌ای دلنشین ثبت می‌شد.

عطر شانسون دو وی کوتی، همدمی برای لحظات ناب زندگی مریم بود. رایحه‌ای که با هر نوت، داستانی جدید برای تعریف داشت. روزهایش را روشن‌تر و روحش را جوان‌تر می‌کرد. مریم مطمئن بود که این عطر، جادوی خاصی دارد که تنها او می‌تواند حسش کند. روزی دیگر با این همراه خاص شروع شده بود و او آماده بود که جهان را با لبخندی تازه ملاقات کند.