در دل یک غروب نارنجی و خنک، در خیابانهای قدیمی شهر رم، مردی قدم زنان از کنار مغازههای قدیمی عبور میکرد. احساسی آشنا و دلنشین او را فرا گرفته بود. نسیم ملایمی عطر خوشبو و جادویی را با خود میبرد. عطر لیاچو بلنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار با رایحهای که در اوج تازگی بود، روح او را به خود جذب کرده بود.
این عطر، با اولین پاف، بویی از پرتقال، نارنگی، هلو و توتفرنگی را در هوا پراکنده میکند و همانجا ست که حس تازگی و شادابی غریبی در وجودش زنده میشود. مرد با خود فکر کرد که این عطر میتواند بهترین همراه لحظات ناب زندگیاش باشد. عطر گیاچو بلنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار مانند نسیمی تازه، طراوت را به زندگیاش برمیگرداند.
اما این سفر بویایی هنوز تمام نشده بود. در قلب عطر، عطر گل رز و یاسمین، همچون یادآوری زیبای یک عشق قدیمی در پس ذهنش تراوش کرد. رایحهای که آرامش عجیبی به روحش میبخشید. حس نوستالژی در وجودش جان گرفت، انگار قلبش با هر نت از این عطر فریادی از گذشته میشنود.
در نهایت، بوت vetiver و خزه به محض عبور از خیابانهای باریک شهر، به مشامش میرسد؛ رایحهای پایدار و زمینوار که نمادی از استقامت و قدرت در این عطر مردانه به شمار میآید. هر قدمی که برمیداشت، پلهای به سوی تجربهای تازه و رازآمیز بود.
گیاچو بلنته، ساخته دست استاد عطاری روبرتو داریو، به مرد الهام بخشید تا هر روزش را با حسی از نوسازی و طراوت بگذراند، عطر گیاچو بلنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار برای او نه تنها یک انتخاب، بلکه یک همراه بود؛ همراهی بیکلام که هر لحظه او را با زیباییاش اغوا میکرد و هر روز یادآور خوشیها و خاطرات شیرین زندگیاش بود.
سایر تلفظها: گیاچو بلنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچو بلنته دیافجی یک هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچو بلنته دیافجی نوزده بیست و چهار, گیاچو بلنته دفگ نوزده بیست و چهار, گیاچو بلنته دفگ هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچو بلنته دفگ یک هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچیو بلنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچیو بلنته دیافجی یک هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچیو بلنته دیافجی نوزده بیست و چهار, گیاچیو بلنته دفگ نوزده بیست و چهار, گیاچیو بلنته دفگ هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچیو بلنته دفگ یک هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچو بلنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچو بلنته دیافجی یک هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچو بلنته دیافجی نوزده بیست و چهار, غیاچو بلنته دفگ نوزده بیست و چهار, غیاچو بلنته دفگ هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچو بلنته دفگ یک هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچیو بلنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچیو بلنته دیافجی یک هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچیو بلنته دیافجی نوزده بیست و چهار, غیاچیو بلنته دفگ نوزده بیست و چهار, غیاچیو بلنته دفگ هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچیو بلنته دفگ یک هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچو بولنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچو بولنته دیافجی یک هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچو بولنته دیافجی نوزده بیست و چهار, گیاچو بولنته دفگ نوزده بیست و چهار, گیاچو بولنته دفگ هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچو بولنته دفگ یک هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچو بولنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچو بولنته دیافجی یک هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچو بولنته دیافجی نوزده بیست و چهار, غیاچو بولنته دفگ نوزده بیست و چهار, غیاچو بولنته دفگ هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچو بولنته دفگ یک هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچیو بولنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچیو بولنته دیافجی یک هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچیو بولنته دیافجی نوزده بیست و چهار, گیاچیو بولنته دفگ نوزده بیست و چهار, گیاچیو بولنته دفگ هزار و نهصد و بیست و چهار, گیاچیو بولنته دفگ یک هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچیو بولنته دیافجی هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچیو بولنته دیافجی یک هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچیو بولنته دیافجی نوزده بیست و چهار, غیاچیو بولنته دفگ نوزده بیست و چهار, غیاچیو بولنته دفگ هزار و نهصد و بیست و چهار, غیاچیو بولنته دفگ یک هزار و نهصد و بیست و چهار