ناموجود
در یک روز پر از نسیم بهاری، زمانی که آفتاب نرم و طلاگون بر روی کوچههای قدیمی میتابید، آیدا در جستجوی عطری خاص وارد یک فروشگاه عطر شد. او به دنبال رایحهای بود که همزمان حس تازگی و شیرینی را در وجودش بیدار کند. وقتی به قفسهی مخصوص عطرههای نیش رسید، یک شیشه خاص توجه او را جلب کرد: عطر پینک آیریس ابل.
این عطر با طراحی شیشه شگفتانگیزش، آیدا را مجذوب خود کرد. با اولین اسپری، بویی تازه و زنده از ترکیب برگ تمشک و فلفل سیچوان به مشامش رسید. این رایحهی اولیه، همان تازگیای بود که جستجو میکرد. عطر پینک آیریس ابل بهآرامی به قلب خود میرسید و حالا نتهای میانی او را با ترکیب ایتالیایی زنبق، رز و یاس شگفتزده میکردند. تمامی این روایح یادآور یک باغچهی پر از گل در اوج جوانی بودند.
در عمق این عطر، پایهای از مشک و وانیل خودنمایی میکردند که حس شیرینی دلنشینی را به وجود میآوردند. ترکیب پودری و میوهای آن، همان چیزی بود که آیدا به دنبالش بود؛ ترکیبهای شگفتانگیز پینک آیریس ابل، تلفیقی از نوستالژی و تازگی را به همراه داشت.
او با لبخند از فروشگاه خارج شد و هر بار که از پینک آیریس استفاده میکرد، احساس میکرد به دنیایی از احساسات لطیف و دلنشین وارد شده است. هر نگاهی که به او جلب میشد، نشانی از حضور این عطر بود. عطری که او را به یاد روزهای پر از خوشبختی و آرامش میانداخت.
پینک آیریس ابل، نه تنها یک عطر، بلکه داستانی از طبیعت و هنر بود که در هر ذرهاش احساس میشد. این عطر بینظیر با ترکیب گلهای خوشبو و رایحههای ادویهای، یکی از آن عطرهایی بود که همیشه در ذهن و قلب باقی میماند. این جادوی کوچک، نقشی از خاطرات و آرزوها بر روی پوست و روح آیدا حک کرده بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی