ناموجود
در یک روز آفتابی بهاری، محسن در مسیر همیشگیاش به دفتر کار قدم میزد. این روز، با هر روز دیگری تفاوت داشت. او تصمیم گرفته بود از عطر جدیدی به نام عطر پرستون گای فاکس استفاده کند. عطری که بار اول با دیدن بستهبندی خاصش جذبش شده بود و حال با هر پاف از آن، حس تازگی و نشاط به او منتقل میشد.
وقتی اولین بار بوی سیب سبز و فلفل صورتی در ابتدای روز به مشامش خورد، نگاهی تازه به محیط اطرافش انداخت. حس کرد طبیعت با او همگام شده و هر برگ درخت، بخشی از نتهای آروماتیک سبزی است که این عطر به مشام او میرساند. لایههای میانی نیلوفر و زعفران به تدریج در فضا پخش میشدند و به او حس آرامشی غیر قابل توصیف میدادند. محسن تصور میکرد که در باغی پوشیده از گلهای لوتوس ایستاده است.
کمکم نتهای پایه عطر آشکار شدند. ترکیب خزه بلوط و دانه تونکا حسی دلپذیر و مردانه به او میدادند. عطر چوب سدر نیز مانند سایهای مطبوع، تمام طول روز او را همراهی میکرد. او با اعتماد به نفس بیشتری قدم برمیداشت. احساس میکرد که این عطر توانسته او را به نسخهای بهتر از خودش تبدیل کند، حتی اگر تنها همین احساس درونی باشد.
در محیط کار، همه متوجه تغییر او شدند و به طرز ملایمی به او نزدیک میشدند. وقتی همکاران از او پرسیدند که چه عطری استفاده میکند، او با لبخندی گفت: این یکی از خاصترین عطرهایی است که تاکنون امتحان کردهام، عطر پرستون گای فاکس است. عطری که با مهارت فرانک ولکل، ترکیبی منحصر به فرد و دلپذیر را به او هدیه میداد. هر روزی که محسن از این عطر استفاده میکرد، متوجه میشد که چقدر میتواند یک انتخاب ساده، روز او را بهتر کند.
سایر تلفظها: پرستون گای فاکس, پرستون گای فوکس, پرستون گای فُکس, پرستون گای فاکس, پرستون گای فوکْس, پرستون گای فُکْس, پرستون گَی فاکس, پرستن گای فاکس, پرستن گای فوکس, پرستن گای فُکس, پرستن گای فاکس, پرستن گای فوکْس, پرستن گای فُکْس, پرستن گَی فاکس, پریستون گای فاکس, پریستون گای فوکس, پریستون گای فُکس, پریستون گای فاکس, پریستون گای فوکْس, پریستون گای فُکْس, پریستون گَی فاکس, پریستن گای فاکس, پریستن گای فوکس, پریستن گای فُکس, پریستن گای فاکس, پریستن گای فوکْس, پریستن گای فُکْس, پریستن گَی فاکس
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی