ناموجود
آن روز صبح بهاری، موسیقی نرمی در فضای اتاق پیچیده بود. لیلا، با آرامش نیمه شب پیش، روی تخت نشسته بود و از پنجره به بیرون نگاه میکرد. نور خورشید در بین برگهای درختان حیاط میدرخشید و همه چیز را با رنگهای زنده به زندگی میآورد.
لیلا دستش را به سمت قفسه عطرهایش دراز کرد. به دنبالی عطری خاص، چیزی که او را در این روز ویژه همراهی کند. چشمانش به عطر آن استیج گاش افتاد. لبخندی به چهرهاش نشست. درخشش فشانی با برچسب برند گاش، او را به یاد خاطرات زیبایی میانداخت که با این عطر رقم زده بود.
با اولین اسپری، نتهای ترش و شیرین لیمو و پرتقال به همراه گریپ فروت و نارنگی در فضا پیچید. ترکیبی از میوههای آبدار مانند لیچی، سیب قرمز، انبه و طالبی، حسی از طراوت و انرژی را به قلبش بخشید. عطر آن استیج گاش، به مانند پرگاری از انرژیهای مثبت، او را احاطه کرده بود.
در لحظهای، نتهای میانی با ترکیبی از گلهای سفید و سبز رخ نمودند. رز زیبایی که نماد عشق و آرامش است، با لیلا صحبت کرد. صدای نجواگر گل زنبق، لیلیوم و یاس او را به خاطراتی از نوازش نسیم بهاری بر روی گونهاش برد. عطر آن استیج گاش، همچنان با روح و قلبش بازی میکرد.
در نهایت، نتهای پایه، چوبهای معطر و مشک، او را به آغوش زمین باز میگرداندند. حسی از آرامش و اطمینان او را فرا گرفت. لیلا به فکر فرو رفت و با خود گفت: امروز، روز من است. با عطر آن استیج گاش همراه هستم. لحظهای از زندگی که با عطر خاطرات روحنواز شد. مطابق انتظار، لیلا با اعتماد به نفس و انرژیای تازه، در مسیر روز خود قدم برداشت.
سایر تلفظها: آن استیج گاش, آن استیج گش, آن استیج گُش, آنستج گاش, آنستج گش, آنستج گُش, آن استیژ گاش, آن استیژ گش, آن استیژ گُش, آنستِیج گاش, آنستِیج گش, آنستِیج گُش, آن اِستِیج گاش, آن اِستِیج گش, آن اِستِیج گُش, آن اِستَیج گاش, آن اِستَیج گش, آن اِستَیج گُش, آن اِستَج گاش, آن اِستَج گش, آن اِستَج گُش, آن استَج گاش, آن استَج گش, آن استَج گُش
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی