ناموجود
یک روز گرم تابستانی بود و خورشید در آسمان بیرحمانه میدرخشید. در خیابانهای شلوغ شهر، صدای همهمه مردم و بوق ماشینها گوش را نوازش میداد. در این میان، دختری جذاب به آرامی قدم میزد و نسیمی خنک با خود عطر الکسیر د دیو یَنفِرولُف را به همراه آورد. عطری که بوی میوهای و شیرینش مثل آهنربا، توجه همه را به خود جلب میکرد.
او چند قدمی پیش رفت تا به کافهای دنج رسید. بر روی صندلیای در تراس که با گلهای رنگارنگ تزیین شده بود، نشست و به دقت به لیست نوشیدنیها نگاه کرد. در اطراف او، افراد دیگر نیز با کنجکاوی به طریقی خاص به او نگاه میکردند: بعضیها با لبخند، بعضیها با تعجب، و برخی دیگر با تحسین. همه وسوسه شده بودند که از او بپرسند که این رایحه دلنشین چیست.
عطر الکسیر د دیو یَنفِرولُف، این حس تازگی و خاص بودن را به اطرافیان منتقل میکرد. بویی که در گروه «چیپر میوهای» قرار داشت و زنانه و مردانه بودن آن جذابیتی دوچندان به همراه آورده بود. اما مهمتر از همه، ترکیب منحصر بهفردش از رایحههای میوهای، شیرین، چوبی و کمی ترش بود که حس ماجراجویی و زندگی را بیدار میکرد.
آری، الکسیر د دیو یَنفِرولُف تنها یک عطر نبود بلکه سفری بود به دنیایی دیگر. سفری به سرزمینهایی که در آنجا هر کس، حتی برای یک لحظه، میتوانست خود را از زندگی روزمره جدا کند و در دنیای خیال و رویایی خود غواصی کند.
این عطر، قسمتی از کلکسیون بینظیری از آثار یَنفِرولُف بود که بویی خاطرهانگیز داشت و هنوز هم بعد از متوقف شدن تولید، در دلها جا خوش کرده بود. شاید به همین دلیل بود که افراد بسیاری به دنبال تجربه این عطر استثنایی بودند، حتی اگر تنها فرصتی کوتاه برای آن داشتند.
سایر تلفظها: الکسیر د دیو یَنفِرولُف, الکسیر د دیو یَنفِرُلاف, الکسیر د دیو یانفِرولُف, الکسیر د دیو یَنفِرالُف, الکسیر د دیو یَنفِرُلوف, الکسیر د دیو یَنفِرالاف, الکسیر د دیو یانفِرولاف, الکسیر د دیو یانفِرالاف, الکسیر د دیو یانفِرُلوف, الکسیر د دیو یَنفِرولاف, الکسیر د دیو یَنفُرولُف, الکسیر د دیو یُوانفِرولاف, الکسیر دز دیو یَنفِرولُف, الکسیر دز دیو یَنفِرُلاف, الکسیر دز دیو یانفِرولُف, الکسیر دز دیو یَنفِرالُف, الکسیر دز دیو یَنفِرُلوف, الکسیر دز دیو یَنفِرالاف, الکسیر دز دیو یانفِرولاف, الکسیر دز دیو یانفِرالاف, الکسیر دز دیو یانفِرُلوف, الکسیر دز دیو یَنفِرولاف, الکسیر دز دیو یَنفُرولُف, الکسیر دز دیو یُوانفِرولاف, الیکسر د دیو یَنفِرولُف, الیکسر د دیو یَنفِرُلاف, الیکسر د دیو یانفِرولُف, الیکسر د دیو یَنفِرالُف, الیکسر د دیو یَنفِرُلوف, الیکسر د دیو یَنفِرالاف, الیکسر د دیو یانفِرولاف, الیکسر د دیو یانفِرالاف, الیکسر د دیو یانفِرُلوف, الیکسر د دیو یَنفِرولاف, الیکسر د دیو یَنفُرولُف, الیکسر د دیو یُوانفِرولاف, الیکسر دز دیو یَنفِرولُف, الیکسر دز دیو یَنفِرُلاف, الیکسر دز دیو یانفِرولُف, الیکسر دز دیو یَنفِرالُف, الیکسر دز دیو یَنفِرُلوف, الیکسر دز دیو یَنفِرالاف, الیکسر دز دیو یانفِرولاف, الیکسر دز دیو یانفِرالاف, الیکسر دز دیو یانفِرُلوف, الیکسر دز دیو یَنفِرولاف, الیکسر دز دیو یَنفُرولُف, الیکسر دز دیو یُوانفِرولاف, الیکسی د دیو یَنفِرولُف, الیکسی د دیو یَنفِرُلاف, الیکسی د دیو یانفِرولُف, الیکسی د دیو یَنفِرالُف, الیکسی د دیو یَنفِرُلوف, الیکسی د دیو یَنفِرالاف, الیکسی د دیو یانفِرولاف, الیکسی د دیو یانفِرالاف, الیکسی د دیو یانفِرُلوف, الیکسی د دیو یَنفِرولاف, الیکسی د دیو یَنفُرولُف, الیکسی د دیو یُوانفِرولاف, الیکسی دز دیو یَنفِرولُف, الیکسی دز دیو یَنفِرُلاف, الیکسی دز دیو یانفِرولُف, الیکسی دز دیو یَنفِرالُف, الیکسی دز دیو یَنفِرُلوف, الیکسی دز دیو یَنفِرالاف, الیکسی دز دیو یانفِرولاف, الیکسی دز دیو یانفِرالاف, الیکسی دز دیو یانفِرُلوف, الیکسی دز دیو یَنفِرولاف, الیکسی دز دیو یَنفُرولُف, الیکسی دز دیو یُوانفِرولاف, الکسیر دس دیو یَنفِرولُف, الکسیر دس دیو یَنفِرُلاف, الکسیر دس دیو یانفِرولُف, الکسیر دس دیو یَنفِرالُف, الکسیر دس دیو یَنفِرُلوف, الکسیر دس دیو یَنفِرالاف, الکسیر دس دیو یانفِرولاف, الکسیر دس دیو یانفِرالاف, الکسیر دس دیو یانفِرُلوف, الکسیر دس دیو یَنفِرولاف, الکسیر دس دیو یَنفُرولُف, الکسیر دس دیو یُوانفِرولاف, الیکسر دس دیو یَنفِرولُف, الیکسر دس دیو یَنفِرُلاف, الیکسر دس دیو یانفِرولُف, الیکسر دس دیو یَنفِرالُف, الیکسر دس دیو یَنفِرُلوف, الیکسر دس دیو یَنفِرالاف, الیکسر دس دیو یانفِرولاف, الیکسر دس دیو یانفِرالاف, الیکسر دس دیو یانفِرُلوف, الیکسر دس دیو یَنفِرولاف, الیکسر دس دیو یَنفُرولُف, الیکسر دس دیو یُوانفِرولاف
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی