داستان ما از جایی آغاز میشود که زهرا، عاشق عطرها و زیبایی نهفته در آنها، تصمیم میگیرد عطر جدیدی را به مجموعه خود اضافه کند. او همیشه به دنبال عطری خاص و منحصربهفرد است. در میان جستجوهایش، به نام عطر لیوا ویدیان برمیخورد. نگاهش به شیشهی زیبا و لوکس آن جذب میشود.
زهرا بطری را باز میکند و بوی جادویی زعفران و یاس اولین احساسی است که او را فرا میگیرد. این تنها شروع سفر او با این عطر است. او احساس میکند که در باغی مملو از گلهای سفید و رزهای زیبا قدم میزند. بوی گرم و کهربایی عطر به تدریج خود را نمایان میکند و حس لطافت و آرامشی خاص به او میدهد. زهرا متوجه میشود که این ترکیب منحصربهفرد از گلهای سفید و کهربا، میتواند تعادل بینظیری بین عناصر شرقی و غربی ایجاد کند.
در اوج این سفر بویایی، نُتهای پایه از چوب صندل و عود به آرامی به مشامش میرسند. حس چوبی و دودی این عناصر به همراه نعناع هندی و وتیور، همگی او را به جهانی دیگر میبرد. زهرا احساس میکند که این عطر ماندگار، قدرتی بیپایان دارد و حضورش را در هر لحظه از روز تضمین میکند.
عطر لیوا ویدیان برای زهرا نمادی از قدرت و زیبایی است. با هر اسپری، او به یاد میآورد که چگونه این عطر میتواند بین تاریکی و روشنی، بین مردانگی و زنانگی، توازن ایجاد کند. هر بار که زهرا این عطر را میزند، احساس میکند به دنیایی از اسرار و شگفتی قدم گذاشته است.
در نهایت، زهرا میآموزد که عطر لیوا ویدیان فقط یک عطر نیست؛ بلکه تجربهای احساسی و بینظیر از بویی است که هر روز او را با دنیای جدید آشنا میکند.
پایان قطعه با این چیزی کمتر از یک داستان عاشقانه نیست؛ داستانی بین زهرا و عطری که هیچگاه از یاد نخواهد برد.
سایر تلفظها: لیوا ویدیان, لیوا ویدین, لیوا ویژین, لیوا ویدئون, لیوا ویدینن, لیوه ویدیان, لیوه ویدین, لیوه ویژین, لیوه ویدئون, لیوه ویدینن, لوی ویدیان, لوی ویدین, لوی ویژین, لوی ویدئون, لوی ویدینن, لیوی ویدیان, لیوی ویدین, لیوی ویژین, لیوی ویدئون, لیوی ویدینن, لیوهٔ ویدیان, لیوهٔ ویدین, لیوهٔ ویژین, لیوهٔ ویدئون, لیوهٔ ویدینن
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی