Pape Satàn Wally

توضیحات

یک روز خنک پاییزی بود که ناهید تصمیم گرفت تا عصر را در یک کافی‌شاپ دنج بگذراند. هوای تازه و برگ‌های طلایی، حس آرامش را در او به وجود می‌آورد. ناهید همیشه به دنبال عطرهای خاص و منحصر به فرد بود. او می‌خواست هر عطری که استفاده می‌کند، داستانی تازه برایش روایت کند. همین دلیل باعث شده بود که مجموعه‌ای از عطرهای بی‌نظیر داشته باشد.

در یکی از روزهایی که به دنبال رایحه‌ای جدید و متفاوت می‌گشت، به فروشگاهی رفت که از آن همیشه خرید می‌کرد. فروشنده‌اش مردی بود که علاقه شدید به عطرها داشت و ناهید همیشه از توصیه‌های او بهره می‌برد. وقتی ناهید وارد فروشگاه شد، عطری به نام پاپه ساتان والی توجه او را جلب کرد. بسته‌بندی شیک و جذابی داشت و از همان ابتدا معلوم بود که عطر پاپه ساتان والی چیزی فراتر از معمولی است.

عطر را به مچ دستش اسپری کرد. نخستین بویی که در فضا پیچید، ترکیبی از فلفل سیاه و توت قرمز بود. این بوها احساسی از تازگی و انرژی را به او القا کرد. سپس رایحه چوب سدر تگزاس و نعناع هندی او را در دل طبیعتی آرام و جنگلی فرو برد. این ترکیب، حس گرما و آرامش را به‌همراه داشت که نمی‌توانست از آن غافل شود.

و در نهایت، پایه‌ی عطر با مشک سفید و فلفل سبز تکمیل شد. این لایه‌ی نهایی، رایحه‌ای ملایم و دلنشین بود که محال بود کسی آن را حس کند و تحت تاثیر آن قرار نگیرد.

ناهید با خود فکر کرد که این عطر پاپه ساتان والی همان چیزی است که به دنبالش بوده است. حالا او قادر بود تمام ذرات شخصیت خود را، از سرزندگی تا رمز و راز، در قالب عطری منحصر به فرد به دیگران منتقل کند. فردا که به دیدار دوستانش می‌رفت، مطمئن بود که پاپه ساتان والی بهترین انتخاب برای بازگو کردن داستان‌های ناگفته‌اش خواهد بود.