ناموجود
در یک روز آرام و خنک پاییزی، وقتی که برگهای رنگارنگ درختان به آرامی روی زمین مینشستند، النا به عطر جدیدش فکر میکرد. او همیشه به دنبال عطری بود که شخصیت مستقل و خاصش را نشان دهد. روزها جستجو کرده بود تا بالاخره با عطر واندرفول وست ترد برند آشنا شد.
این عطر، همچون نامش، واقعاً شگفتانگیز بود و هر بار که آن را بر روی پوست خود اسپری میکرد، مانند سفری هیجانانگیز به دنیای ناشناختهها بود. نتهای پودری و لطیف آن، با لمس بنفشه، روحی تازه به او میبخشیدند. بوی زنبق که آرامش خاصی را القا میکرد، در کنار هماهنگیهای چوبی و خاکی، حس طبیعی و زمینی را در او تقویت مینمود.
هر گاه النا با این عطر دوستداشتنی از خانه خارج میشد، حسی از اعتماد به نفس و آرامش او را فرا میگرفت. افراد اطرافش نیز همیشه جذب این عطر بودند و بارها از او درباره نام آن پرسیده بودند. او با لذت میگفت که این عطر واندرفول وست ترد برند است، عطری که استادی چون Michael Loring Probst خلق کرده است.
النا از اینکه عطر واندرفول برای روزها و شبهای خاصش چنین خاطرهانگیز شده بود لذت میبرد. حتی در روزهایی که باران میبارید و هوای مرطوب و تازه بود، طراوت نتهای گلی و سبز این عطر، حس امید و زندگی را به ارمغان میآورد.
برای النا، وست ترد برند با این عطر جذاب، تبدیل به برندی بود که بیانگر احساسات و لحظات ناب بود. واندرفول چیزی فراتر از یک عطر بود؛ سفری به درون خویش، به دنیایی از فراز و فرودهای حس بویایی که او را به کشف ناشناختهها دعوت میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب