صبح زود بود و شهر هنوز در خواب آرامش به سر میبرد. نسیمی خنک بر برگهای درختان لرزید و بانویی با شور و نشاط تمام، در خیابانی که با عطر گلهای تازه پر شده بود، راهی محل کارش شد. او با همه چیز در هماهنگی بود؛ از لباسش که سبک و راحت بود تا عطری که با احترام خاصی روی پوستش پخش میکرد.
عطر تیورما لجررو فور سامر فندی، با نتهایی از گروه مرکبات، همراه همیشگی او بود. این عطرِ زنانه با ترکیبی از رایحههای گلهای بینظیر و سبکی چوبی، همه جا حس تازگی و لطافت به ارمغان میآورد. هر بار که بانوی قصه ما از این عطر استفاده میکرد، به یاد اولین روز تابستانی میافتاد که در پارکی پر از درختان سرسبز و گلهای رنگارنگ، وقت گذرانده بود. نسیم ملایم آن روز و ترکیب عطری که با خود داشت، همچنان در خاطرش زنده بود.
عطر تیورما لجررو فور سامر فندی، برای او چیزی فراتر از یک عطر بود. مثل یک دوست همیشگی، او را در روزهایی که به تازگی و انرژی نیاز داشت، همراهی میکرد. رایحههای گرم و تند آن، روح او را بیدار میکردند و به او حس قدرت و زنانگی هدیه میدادند. در میانه روز، هنگامی که خستگی ناشی از کار بر او غلبه میکرد، تنها کافی بود بویی از عطر فندی به مشامش برسد؛ چون او را دوباره به اول صبح و نسیم خنک آن برمیگرداند.
هرگز فراموش نمیکرد که این عطر، بهترین شریکی بود که میتوانست در روزهایی که نیاز به الهام و انگیزش داشت، همراهش باشد. او عاشق این بود که با چند قطره از عطر تیورما لجررو فور سامر فندی، روزش را آغاز کند و تا پایان روز، با هر بار نفس کشیدن، شیرینی و زیبایی زندگی را حس کند. این عطر، بیش از یک انتخاب بود؛ بازتاب روح آزاد و پر از امید او بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب