در یکی از روزهای بهاری، نسیم صبحگاهی با خود شادابی و رایحهای دلنشین به ارمغان آورده بود. در این روز زیبا، به دنبال هدیهای خاص برای دوست عزیزم بودم. به یاد آوردن لبخند او هر بار که هدیهای منحصر به فرد دریافت میکرد، انگیزهای قوی برای یافتن عطری بود که روح او را به پرواز درآورد. در جستوجوی خود، به عطر مگنولیا یاردلی رسیدم.
این عطر با گروه بویایی گلیاش، حس طراوت و تازگی گلهای بهاری را در دل خود جای داده است. از همان لحظهای که شیشه عطر مگنولیا یاردلی را به دست گرفتم، بستهبندی کلاسیک و سادگی آن، مرا به سال ۱۹۷۰ برد؛ سالی که این عطر بینظیر برای نخستین بار رونمایی شد. رایحه گلهای سفید و سبزی طبیعت در هوای اطراف پیچید. عطر مگنولیا یاردلی با نتهای گلهای سفید و حس خنک و تازهی سبزی خود، تجربهای متفاوت و جذاب را به ارمغان میآورد.
تصور کردم که چگونه این هدیه میتواند مانند دریچهای به یک باغ پر از گلهای رنگارنگ باشد. قدم زدن در میان شکوفههای صورتی، با هر نفس عمیق، حس سبکی و سرزندگی خاصی ایجاد میکند. رایحههای تازه و ادویهای این عطر، با لمسی از مرکبات، به انسان انرژی روزانه بخشیده و لبخندی بر لب میآورد.
این عطر، انتخابی بینظیر برای بانوانی است که میخواهند هر روز را با احساس تازگی و شادابی آغاز کنند. هر بار که در مراسمها و مناسبتهای خاص این عطر را میزنند، احساسی از قدرت و زنانگی درونشان زنده میشود. بیشک، انتخاب هدیهای چون عطر مگنولیا یاردلی برای دوست عزیزم، راهی برای انتقال حس دوست داشتن و توجه به او بود. آن روز، با لبخندی بر لبان دوست عزیز به پایان رسید، لبخندی که با این عطر عجین شده بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب