ناموجود
شبی بارانی در یکی از خیابانهای شلوغ شهر، نسیمی لطیف و دلنشین میوزید. دختری با کتی بلند و چتری سیاه در دست، در حال عبور از میان جمعیت بود. او با قدمهایی آرام، با هر گامی که برمیداشت، عطری دلانگیز از خود به جا میگذاشت. عطر او همان عطر رساسی پور فم بود که هر رهگذری را وادار به مکث میکرد.
این عطر زنانه با ترکیبی بینظیر از نتهای لیمو و سیب قرمز آغاز میشود. با یک نفس، حس تازگی و شادابی را به ارمغان میآورد. دختری که از کنار مغازهها عبور میکرد، با هر نفس، ردپای پُرنقش و نگار عطر رساسی پور فم رصاصی را بر جا میگذاشت. میانه راه، رایحه انار و گل صد تومانی در هوا پیچید. این نتهای میانی، حسی خاص و جذاب از دل طبیعت به مخاطبان هدیه میدادند.
مسیر او همچنان ادامه داشت. خورشید غروب کرده و شب، شهر را در آغوش گرفته بود. نتهای پایهای چون شکر، مشک و سدر، به گرمی و دلنشینی در ذهن باقی مانده بودند. این ترکیب، ماندگاری و جذابیتی بینظیر را تضمین میکرد. هر بار که دخترک از کنار خیابانی میگذشت، عطر شیرین و چوبی او در یادها ثبت میشد.
شاید دلیل این محبوبیت، همان حس خوشبویی بود که تنها عطر رساسی پور فم رصاصی توانست به ارمغان بیاورد. این عطر نمایشی از زیبایی و ظرافت برای زنان پرشور امروزی است. اکنون، او به مقصدش رسید، اما عطر دلنشین او همچنان در هوا بود. خاطرهای از عطر خود را در ذهن هر کسی که گذری از آنجا داشت، بر جای مینهاد. این عطر تنها یک بو نبود؛ بلکه داستانی از شکوه و ظرافت زنانه بود که هر بار با باز شدن شیشهاش، روایت میشد.
سایر تلفظها: رساسی پور فم رصاصی, رساسی پور فم راساسی, رساسی پور فم رساسی, رساسی پور فم راسسی, رساسی پور فم رازاسی, رساسی پور فمه رصاصی, رساسی پور فمه راساسی, رساسی پور فمه رساسی, رساسی پور فمه راسسی, رساسی پور فمه رازاسی, راساسی پور فم رصاصی, راساسی پور فم راساسی, راساسی پور فم رساسی, راساسی پور فم راسسی, راساسی پور فم رازاسی, رساسی پوغ فم رصاصی, رساسی پوغ فم راساسی, رساسی پوغ فم رساسی, رساسی پوغ فم راسسی, رساسی پوغ فم رازاسی, رساسی پوق فمه رصاصی, رساسی پوق فمه راساسی, رساسی پوق فمه رساسی, رساسی پوق فمه راسسی, رساسی پوق فمه رازاسی
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی