ناموجود
در روزی پاییزی که نسیم ملایمی در خیابان میوزید، امید به ملاقات مهمی میرفت. او یکی از علاقهمندان به عطر بود و همیشه به دنبال رایحهای متفاوت میگشت که بتواند نظر مردم را به خود جلب کند. این بار تصمیم داشت از عطر او اینتنس رودیه استفاده کند، عطری که به تازگی به مجموعهاش اضافه کرده بود.
از همان لحظهای که امید شیشه عطر او اینتنس رودیه را در دستانش گرفت، احساس منحصر به فردی داشت. در همان دقایق اول، با اسپری کردن قطراتی از این عطر، بوی بنفشه و ریحان در اطرافش پخش شد. این رایحه آغاز گر بینظیری برای داستانی بود که او میخواست بسازد.
وقتی وارد محل ملاقات شد، دوستان و همکارانش بلافاصله به سمت او برگشتند. ویترینی که با عطر او اینتنس رودیه ساخته شده بود، او را به مرکز توجه تبدیل کرد. در حالی که بوی وتیور به لایه میانی رایحهها اضافه شد، امید احساس اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد. او میدانست که این عطر نه تنها به ظاهر شیک او اعتبار میبخشد، بلکه به شخصیت او نیز عمق بیشتری میدهد.
در انتهای ملاقات وقتی همه از کنار امید عبور میکردند، بوی چوب صندل به عنوان نت پایه عطر او اینتنس رودیه به جا میماند و ذهنها را به یاد او میانداخت. این لحظه دقیقاً همان چیزی بود که امید به دنبال آن بود؛ تجربهای که در ذهنها بماند و همگان با یادآوری آن، به خاطر بیاورند که چرا این رایحه را انتخاب کرده است.
امید وقتی به خانه بازگشت، با لبخندی بر لب به این فکر میکرد که چقدر عطر او اینتنس رودیه توانسته است به او در ساخت تصویری ماندگار کمک کند. این رایحه چوبی و معطر، داستان او را به زیبایی تعریف کرده بود.
سایر تلفظها: او اینتنس رودیه, او اینتنس رودیر, او اینتنس رادیه, او اینتنس رادیر, اُ اینتنس رودیه, اُ اینتنس رودیر, اُ اینتنس رادیه, اُ اینتنس رادیر, اِ اُ اینتنس رودیه, اِ اُ اینتنس رودیر, اِ اُ اینتنس رادیه, اِ اُ اینتنس رادیر, ائو اینتنس رودیه, ائو اینتنس رودیر, ائو اینتنس رادیه, ائو اینتنس رادیر, اِو اینتنس رودیه, اِو اینتنس رودیر, اِو اینتنس رادیه, اِو اینتنس رادیر, اوو اینتنس رودیه, اوو اینتنس رودیر, اوو اینتنس رادیه, اوو اینتنس رادیر
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی