در دل یکی از روزهای زیبای بهاری، هنگامی که باد لطیفی از میان گلهای باغ عبور میکرد، زنی به نام سارا تصمیم گرفت تا روز خود را با کشف عطر جدیدی آغاز کند. او به دنبال عطری بود که نه تنها طراوت طبیعت را به همراه داشته باشد، بلکه با هر نت آن قصهای تازه برایش بگوید.
سارا وارد فروشگاهی شیک شد که قفسههایش پر از عطرهای زیبا بودند. بین آنها، چشمانش به جعبهای با طراحی زیبا از برند معروف استی لودر افتاد. این عطر، عطر بیوتیفول استی لودر نام داشت؛ عطری از خانواده گلی که در سال ۱۹۸۵ معرفی شده بود. او به سرعت شیشه را برداشت و با اولین اسپری، ترکیبی دلنشین از گل بنفشه، رز و ماندارین به مشامش رسید.
داستان عطر بیوتیفول استی لودر با نتهای اولیهاش آغاز نمیشود. سارا با لایههای میانی و عمیق این عطر، که شامل گلیارانجیهای همچون یاسمن، نرگس و یلانگ-یلانگ بودند، آشنا میشود. هر بویی که از این عطر برخاست، او را به دنیای افسانهای از گلها و گیاهان برد؛ جایی که هر گل، روایت و حکایت خود را داشت.
اما آنچه این عطر را برای سارا ویژه میساخت، گرمای بینظیری بود که با نتهای پایهای همچون چوب صندل و وانیل به او هجوم میآورد. این نتها یادآور لحظههایی بود که بعد از قدم زدن در باغ، با دوستداشتنهای گرم و صمیمانهاش به خانه برمیگشت.
عطر بیوتیفول استی لودر داستانی بود که با هر بار استفاده، دوباره و دوباره برای سارا روایت میشد. او فهمید که این عطر، نه تنها یک انتخاب برای روزهای خاص، بلکه صاحب امضای گلهای هزار رنگ بهاری در هر فصل از زندگیاش خواهد بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب