در یک روز سرد زمستانی، در شهری پر از برف و یخبندان، مردی در جستجوی عطری بود که بتواند گرما و انرژی را به روزهای او بیاورد. او به فروشگاه عطر محلی قدم گذاشت و با نگاهی به قفسههای پر از شیشههای رنگارنگ، عطر ایس بریکر ژان آرته درخشش خاصی در چشم او پیدا کرد. با دقت بطری را برداشت و نگاهی دقیق به آن انداخت. چیزی در این عطر بود که او را جذب کرد؛ شاید رایحههای گرم و فریبندهاش یا شاید هم وعدهی تازهای که به حس شامهاش میداد.
هنگامی که او اولین اسپری را به روی مچ دستش زد، موجی از بوی مرکباتی تازه از ترنج و لیمو به استقبالش آمد. این شروع، همانند بادی خنک بود که برفها را از روی شانههایش ذوب میکرد. در میان این طراوت، بوی سبز و چوبی سرو نیز به آرامی ظاهر شد و نوید عمقی بیشتر را میداد.
چند دقیقه بعد، در حین قدم زدن در فروشگاه، رایحه میانی عطر از راه رسید. بوی دارچین و میخک با زنجیری از زنجبیل و گشنیز، فضای گرم و ادویهای را در اطرافش ایجاد کرد. این ترکیب، حال و هوای آرامبخش و در عین حال هیجانانگیزی را به او القا میکرد. گل شمعدانی نیز به این معجون شگفتانگیز پیوست و نرمی خاصی به عمق آن افزود.
پایان داستان این عطر با نتهای پایهای از کهربا، چوب صندل و سدر با قدرت فراوان به صحنه آمدند. پچولی و مشک در این لحظه، حس گرمی و اعتماد به نفسی را به او منتقل کردند. او متوجه شد که این عطر تنها یک همراه در سرمای زمستان نیست، بلکه جذابیتی است که در هر فصلی با او میماند. این عطر، همان چیزی بود که او به دنبالش آمده بود؛ انتخابی که از دل برآمده بود و با هر اسپری، تکهای از خودش را با او به اشتراک میگذاشت.
سایر تلفظها: ایس بریکر ژان آرته, ایس بریکر جان آرته, ایس بریکر ژن آرتس, ایس بریکر جان آرتز, ایس بریکر ژان ارتس, ایس بریکر ژین ارتز, آیس بریکر ژان آرته, آیس بریکر جان آرته, آیس بریکر ژن آرتس, آیس بریکر جان آرتز, آیس بریکر ژان ارتس, آیس بریکر ژین ارتز, آیس برکر ژان آرته, آیس برکر جان آرته, آیس برکر ژن آرتس, آیس برکر جان آرتز, آیس برکر ژان ارتس, آیس برکر ژین ارتز, ایس برکر ژان آرته, ایس برکر جان آرته, ایس برکر ژن آرتس, ایس برکر جان آرتز, ایس برکر ژان ارتس, ایس برکر ژین ارتز
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی