ناموجود
عصر یک روز تابستانی، برایان و سارا در حال قدم زدن در امتداد سواحل زیبای کوت دازور بودند. نسیمی ملایم و پر از عطرهای بهاری در هوا جریان داشت. سارا چشمانش را بست و عمیقاً نفس کشید. او میخواست این لحظه را همیشه به خاطر بسپارد. برایان لبخندی زد و بطری کوچکی از جیبش بیرون کشید و به سارا گفت: این چیزی است که باید امتحان کنی. عطر نرولی هری لِهمَن.
با اولین اسپری، بویی لطیف و دلنشین از مرکبات تازه در هوا پیچید. عطر نرولی هری لِهمَن دقیقاً شبیه به نسیمی بود که آنها را احاطه کرده بود. رایحهای که از گلهای پرتقال تلخ استخراج شده و با نتهای مرکباتی و گلهای سفید تلفیق شده است. این ترکیب بینظیر، حسی از طراوت و ظرافت را به همراه داشت که هیچگاه تجربه نکرده بودند.
سارا تحت تأثیر قرار گرفت. او احساس کرد که این عطر، او را به دنیای دیگری میبرد؛ دنیایی پر از نور و گرمای خورشید ساحلی. تهبوهایی از مشک و شیرینی، لایههای بیشتری از عمق به این تجربه بویایی اضافه میکردند. برایان ادامه داد: این عطر زنانه و مردانه است؛ همانطور که احساس میکنی، مناسب هر دویمان است.
در حالی که خورشید به آرامی به افق نزدیک میشد، آنها به قدم زدن ادامه دادند، در حالی که فضای اطرافشان با این عطر پر شده بود. عطر عطری که نه تنها فضای کوت دازور بلکه لحظات خاص زندگی آنها را به خود اختصاص داده بود. برایان و سارا هرگز تصور نمیکردند که یک عطر، بتواند اینچنین خاطرهای در ذهنشان نقش ببندد؛ اما نرولی موفق به انجام این کار شد. حالا هر بار که از این عطر استفاده میکردند، سفری دوباره به آن روز زیبای ساحلی داشتند.
سایر تلفظها: نرولی هری لِهمَن, نرولی هَری لِهمَن, نرولی هَری لِمَن, نرولی هِری لِمَن, نرولی هَری لِهمان, نرولی هری لِهمان, نرولی هِری لِمان, نرولی هَری لوهمن, نرولی هری لوهمن, نرولی هَری لِهمَن, نرولی هِری لِهمَن, نرولیی هری لِهمَن, نرولیی هَری لِهمَن, نرولیی هَری لِمَن, نرولیی هِری لِمَن, نرولیی هَری لِهمان, نرولیی هری لِهمان, نرولیی هِری لِمان, نرولیی هَری لوهمن, نرولیی هری لوهمن, نرولیی هَری لِهمَن, نرولیی هِری لِهمَن, نرولییی هری لِهمَن, نرولییی هَری لِهمَن, نرولییی هَری لِمَن, نرولییی هِری لِمَن, نرولییی هَری لِهمان, نرولییی هری لِهمان, نرولییی هِری لِمان, نرولییی هَری لوهمن, نرولییی هری لوهمن, نرولییی هَری لِهمَن, نرولییی هِری لِهمَن, نرولای هری لِهمَن, نرولای هَری لِهمَن, نرولای هَری لِمَن, نرولای هِری لِمَن, نرولای هَری لِهمان, نرولای هری لِهمان, نرولای هِری لِمان, نرولای هَری لوهمن, نرولای هری لوهمن, نرولای هَری لِهمَن, نرولای هِری لِهمَن, نرولا هری لِهمَن, نرولا هَری لِهمَن, نرولا هَری لِمَن, نرولا هِری لِمَن, نرولا هَری لِهمان, نرولا هری لِهمان, نرولا هِری لِمان, نرولا هَری لوهمن, نرولا هری لوهمن, نرولا هَری لِهمَن, نرولا هِری لِهمَن, نرولُی هری لِهمَن, نرولُی هَری لِهمَن, نرولُی هَری لِمَن, نرولُی هِری لِمَن, نرولُی هَری لِهمان, نرولُی هری لِهمان, نرولُی هِری لِمان, نرولُی هَری لوهمن, نرولُی هری لوهمن, نرولُی هَری لِهمَن, نرولُی هِری لِهمَن, نرولِی هری لِهمَن, نرولِی هَری لِهمَن, نرولِی هَری لِمَن, نرولِی هِری لِمَن, نرولِی هَری لِهمان, نرولِی هری لِهمان, نرولِی هِری لِمان, نرولِی هَری لوهمن, نرولِی هری لوهمن, نرولِی هَری لِهمَن, نرولِی هِری لِهمَن, نرُلی هری لِهمَن, نرُلی هَری لِهمَن, نرُلی هَری لِمَن, نرُلی هِری لِمَن, نرُلی هَری لِهمان, نرُلی هری لِهمان, نرُلی هِری لِمان, نرُلی هَری لوهمن, نرُلی هری لوهمن, نرُلی هَری لِهمَن, نرُلی هِری لِهمَن, نَرُلی هری لِهمَن, نَرُلی هَری لِهمَن, نَرُلی هَری لِمَن, نَرُلی هِری لِمَن, نَرُلی هَری لِهمان, نَرُلی هری لِهمان, نَرُلی هِری لِمان, نَرُلی هَری لوهمن, نَرُلی هری لوهمن, نَرُلی هَری لِهمَن, نَرُلی هِری لِهمَن, نِرُلی هری لِهمَن, نِرُلی هَری لِهمَن, نِرُلی هَری لِمَن, نِرُلی هِری لِمَن, نِرُلی هَری لِهمان, نِرُلی هری لِهمان, نِرُلی هِری لِمان, نِرُلی هَری لوهمن, نِرُلی هری لوهمن, نِرُلی هَری لِهمَن, نِرُلی هِری لِهمَن, نرولیییی هری لِهمَن, نرولیییی هَری لِهمَن, نرولیییی هَری لِمَن, نرولیییی هِری لِمَن, نرولیییی هَری لِهمان, نرولیییی هری لِهمان, نرولیییی هِری لِمان, نرولیییی هَری لوهمن, نرولیییی هری لوهمن, نرولیییی هَری لِهمَن, نرولیییی هِری لِهمَن