در یکی از روزهای خوشآب و هوای بهاری که آفتاب ملایمی بر گلهای باغچه تابیده بود، لیلا تصمیم گرفت به یک مهمانی دوستانه برود. او به دنبال عطری بود که نه تنها خودش را خوشبو کند بلکه تاثیر ماندگاری بر میزبان و دیگر میهمانان بگذارد. ناگهان چشمش به عطر کارمن ماست افتاد که روی میز آرایشش جا خوش کرده بود.
با اولین اسپری، رایحه دلپذیر ترنج و پرتقال ماندارین در فضا پیچید. عطر کارمن ماست مثل یک نسیم تازه از مرکبات، حس نشاط و انرژی را به لیلا هدیه میداد. صدای پرندگان و بوی گلها او را همراهی میکردند و او را به دنیایی خیالی بردند.
وقتی به مهمانی رسید، دوستانش با لبخندهایی که مثل شکوفههای تازه شکفته بودند به استقبالش آمدند. فکر میکردند از باغ گلی سربرآورده است. رایحه گلهای آبی و یاسمنی که حالا درآمیخته با پودرهای ظریفی بود، همه را به تحسین وامیداشت.
عطر کارمن ماست با نتهای میانی رز و شکوفههای آبی، لیلا را مرکز توجه قرار داده بود. او احساس میکرد در دشتهای گلستان قدم میزند، جایی که همه چیز در هم تنیده و زیبا بود. همه جا بوی خوش یادها، لبخندها و خاطرات میداد.
شب به آرامی به پایان میرسید، ولی بازتاب خفیف و لطیف مشک و بادام زمینی که با گل آفتابگردان و نعناع هندی درآمیخته بود همچنان باقی مانده بود. همه میدانستند که لیلا با عطر کارمن ماست، نه فقط یک رایحه بلکه قطعهای از هنر را با خود آورده است.
این تجربهای بود که هرگز فراموش نمیشد، یک داستان از زندگی که مثل یک عطر تازه و دلنشین همچنان در ذهن میماند. عطر کارمن ماست نه فقط یک انتخاب، بلکه قطعهای از خوشبویی جاودانه بود.
سایر تلفظها: کارمن ماست, کارمن ماسک, کارمن موشک, کارمن موسک, کارمن موسگ, کرمن ماست, کرمن ماسک, کرمن موشک, کرمن موسک, کرمن موسگ, کارمین ماست, کارمین ماسک, کارمین موشک, کارمین موسک, کارمین موسگ, کارمین ماست, کارمین ماسک, کارمین موشک, کارمین موسک, کارمین موسگ, کرمین ماست, کرمین ماسک, کرمین موشک, کرمین موسک, کرمین موسگ
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب