ناموجود
در یک روز زیبای بهاری، وقتی آفتاب با ملایمت بر پیکرهی شهر میتابید، مریم با چهرهای جذاب و آرام در حال قدم زدن بود. او همیشه به دنبال عطری بود که بتواند احساسات واقعیاش را به تصویر بکشد. در خلال جستجویش به بوتیک عطر معروفی رسید که به خاطر عطرهای منحصربهفردش مشهور بود.
چشمان مریم بر روی شیشهای زیبا و خیرهکننده افتاد. عطر نوت آمبره می میکالف. نمیدانست چرا، اما حسی درونیاش او را به سوی این عطر میکشاند. او شیشه را برداشت، درب آن را باز کرد و یک لحظه مکث کرد. قطرات معطر در هوا پخش شد و او را به دنیایی دیگر برد.
رایحهای از برگوتم و عطر آبی، همزمان لطافت و تازگی را به ارمغان میآورد. در ادامه، بوی گلهای یلانگ یلانگ، رز و یاسمن، ترکیبی از احساسات زنانه و اعتماد به نفس را به نمایش گذاشتند. اما آنچه که او را مجذوب ساخت، حس شیرین و گرم مشک آمبر بود که با بوی زنبق آمیخته شد و احساسی از آرامش و ثبات را به همراه داشت.
مریم با هر بار استشمام این عطر، به یاد روزهایی میافتاد که در کنار باغی پر از گلهای زرد و بنفش قدم میزد. رنگهای زندگی در تلفیق با رایحهی عطر نوت آمبره می میکالف وجودش را پر میکرد. او تصمیم گرفت که این عطر جزئی از وجود او باشد، نه فقط به عنوان یک عطر، بلکه به عنوان یک خاطره به یادماندنی.
عطر نوت آمبره می میکالف نه تنها بینی، بلکه قلب را هم تسخیر میکند. یک اثر هنری از Jean-Claude Astier که همچون نقاشیای است که با هر باری که به آن مینگری، جنبهای جدید و زیبایی ناب را کشف میکنی. اکنون برای مریم، این عطر، همراهی بیهمتا در لحظات مختلف زندگیاش است. عطری که هر بار بویی از آن استشمام میشود، خاطرهای به یادماندنی و تاثیری عمیق به جا میگذارد.
سایر تلفظها: نوت آمبره می میکالف, نوت آمبره مای میکالف, نوت آمبره ام میکالف, نوت آمبره م. میکالف, نوت امبره می میکالف, نوت امبره مای میکالف, نوت امبره ام میکالف, نوت امبره م. میکالف, نوت آمبری می میکالف, نوت آمبری مای میکالف, نوت آمبری ام میکالف, نوت آمبری م. میکالف, نوت امبری می میکالف, نوت امبری مای میکالف, نوت امبری ام میکالف, نوت امبری م. میکالف
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی