ناموجود
در ابتدای یک روز خنک شهریور، وقتی نسیم از میان درختان میگذشت و برگهای زرد و نارنجی را به همراه میآورد، مردی با یک هدف خاص در ذهنش به سوی فروشگاه عطر و ادکلن محبوبش میرفت. او تصمیم داشت تا خود را با عطر جدیدی تازه کند که همزمان او را یاد روزهای خاطرهانگیز سفر به سواحل شرقی آمریکا بیاندازد. وقتی به ویترین رسید، چشمانش به یک شیشه جذاب و زیبا افتاد که عطر ایست کوست کلاب من تام تیلور را در خود جای داده بود.
این عطر با اولین اسپری خود، رایحهای دلنشین از لیمو سیسیلی و هلو بر جای میگذارد، حسی کاملاً میوهای و تازه که بلافاصله روحیهای مثبت را به ارمغان میآورد. مرد به یاد سواحل ماسهای و نسیم خنک اقیانوس افتاد، جایی که احساس آرامش و سرزندگی را برایش به ارمغان میآورد.
با گذر زمان، نتهای میانی با بوی خوش و آرامشبخش اسطوخودوس و بنفشه خود را نشان دادند. در همین لحظه، نوعی رویاپردازی همراه با ذرات هوا اوج گرفت. حضور جیر در این ترکیب، حس لطافت و ظرافت بیشتری به عطر بخشید.
اما آنچه این عطر را متمایز میکند، پایه گرمی است که از تندا، عنبر و چوب سفید تشکیل شده است. این نتها به مانند لحظات گرم یک غروب زیبا، بر روی پوست باقی میمانند و خاطرهای جاودانه میسازند.
وقتی مرد از فروشگاه بیرون آمد، احساسی از رضایت و خوشحالی در او نمایان بود. عطر ایست کوست کلاب من تام تیلور توانست او را به جایی فراتر از زمان و مکان ببرد. همان طور که در خیابانهای شلوغ قدم میزد، همچنان با هر نسیمی که به او میخورَد، روح او با یادآوری خاطراتش پر از شادی و لذت میشد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب