ناموجود
داستان از یک روز پاییزی شروع میشود؛ وقتی نسیم خنک، برگهای زرد و قرمز را با خود به رقص درمیآورد. در این میان، مردی و زنی با حس کنجکاوی وارد فروشگاهی میشوند که در آن، هر عطر داستانی برای گفتن دارد. آنها به دنبال چیزی خاص و متفاوت هستند، چیزی که احساسات و خاطراتی نوین برایشان رقم زند.
فروشنده با لبخندی گرم، به سمت یکی از قفسهها میرود. او شیشهای را به دست میگیرد که به ظاهر ساده است اما درونش دنیایی از اسرار نهفته است. این عطر وی لاش است، فروشنده با اشتیاق میگوید. عطری که برای زنان و مردان ساخته شده است و ترکیبی از نتهای یلانگ-یلانگ، بنفشه و پایهای از سدر و میخک را در خود جای داده است.
زن عطر را روی مچ دستش اسپری میکند. بویی گرم و چوبی فضا را پر میکند، لحظهای متوقف میشود و سپس با رایحهی پودری و شیرین همراه میشود که او را به دنیای دیگری میبرد. مرد نیز نشانی از تعجب و شگفتی در چهرهاش نمایان میشود. عطر وی لاش واقعاً منحصر به فرد است، او زمزمه میکند.
این عطر که در سال ۱۹۹۵ توسط مارک کنستانتین خلق شده است، ترکیبی از چوبی، بنفشه، و گلهای زرد دارد که با هر پاف آن، موجی از احساس گرم و دلنشین در فرد ایجاد میشود. هرکسی که این عطر را تجربه کند، روزی پر از یادها و لحظات خاص را خواهد داشت.
آن دو در نهایت با لبخند و شیشهای از عطر وی لاش از فروشگاه خارج میشوند. حالا آنها عطری را دارند که به خاطراتشان رنگ و بویی تازه افزوده و داستانهای جدیدی برایشان آفریدهاست؛ و این همان قدرت واقعی یک عطر است.
سایر تلفظها: وی لاش, وی لوش, وی لش, وی لاشّ, وی لاشِه, وی لاش, وی لوش, وی لش, وی لاشّ, وی لاشِه, ویی لاش, ویی لوش, ویی لش, ویی لاشّ, ویی لاشِه, ویه لاش, ویه لوش, ویه لش, ویه لاشّ, ویه لاشِه, ویو لاش, ویو لوش, ویو لش, ویو لاشّ, ویو لاشِه, واو لاش, واو لوش, واو لش, واو لاشّ, واو لاشِه, فی لاش, فی لوش, فی لش, فی لاشّ, فی لاشِه, ف لاش, ف لوش, ف لش, ف لاشّ, ف لاشِه
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی