ناموجود
در یکی از شبهای سرد و زمستانی، وقتی که برف نرمی روی زمین نشسته بود، علی تصمیم گرفت از خانه بیرون برود و قدمی در باغ بگذارد. او همیشه مجذوب رایحههای طبیعی بود؛ بهخصوص وقتی که دور و برش سرشار از عطرهای خالص زمینی میشد. ولی این بار داستان او کمی متفاوت بود، او یک هدیه خاص داشت: عطر انتر نبیل.
این عطر از بویی بینظیر بهرهمند بود که اُرسی از افسانههای کهن و دلیرانه را به یاد میآورد. انتر نبیل دقیقاً مثل همان جنگجوی بلند قامت و مغرور، اعتماد به نفس و قدرت را به همراه میآورد. با اولین اسپری، نرمی و شیرینی میوههای تازه مثل سیب و آناناس به همراه زعفران در هوا پراکنده میشد، بویی که بلافاصله حس تازگی و شادابی به علی میبخشید.
در میان رایحهها، آکوردهای دریایی و معطر دیگری همچون اسطوخودوس و یاسمن نیز پدیدار شدند، که یادآور صبحهای تازه و دلانگیز در کنار امواج دریا بود. این حس، ذهن او را به سوی ماجراجوییهای جدیدی برد که حس کنجکاویاش را برانگیخت.
زمانی که قدمهایش به پایان باغ نزدیک شد، نتهای پایانی عطر با قدرت به گوش او رسید. چرم و مشک سفید به همراه رایحههای چوبی مثل سندل و کهربا، به او حس گرما و صمیمیت دلپذیری دادند. ترکیبی که نشان داد قدرت واقعی این عطر تا لحظات پایانی ادامه دارد.
علی میدانست که اين عطر تنها یک عطر نیست؛ بلکه نیرو و داستانی نهفته در خود دارد. او با آن، احساس میکرد که میتواند به جنگجویان افسانهای تبدیل شود و بر هر مانعی غلبه کند. این عطر برای او نهتنها یک همراه روزانه، بلکه الهامی برای زندگی و ماجراجوییهای آیندهاش بود.
سایر تلفظها: انتر نبیل, انتر نبیل, انتر نابیل, انتر نبئیل, انتر نبیل, عنتر نبیل, عنتر نبیل, عنتر نابیل, عنتر نبئیل, عنتر نبیل, آنتار نبیل, آنتار نبیل, آنتار نابیل, آنتار نبئیل, آنتار نبیل, آندر نبیل, آندر نبیل, آندر نابیل, آندر نبئیل, آندر نبیل, آنتر نبیل, آنتر نبیل, آنتر نابیل, آنتر نبئیل, آنتر نبیل, اَنتَر نبیل, اَنتَر نبیل, اَنتَر نابیل, اَنتَر نبئیل, اَنتَر نبیل, آنتِر نبیل, آنتِر نبیل, آنتِر نابیل, آنتِر نبئیل, آنتِر نبیل
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی