ناموجود
در یک بعدازظهر آرام و آفتابی، لیلا در پارک قدم میزد و به آواز پرندگان گوش میکرد. نسیمی ملایم، شاخههای گلها را به رقص در میآورد و عطر دلنشینی را در هوا پخش میکرد. او را به یاد عطر محبوبش، عطر میستریس گرل پیتر آندره، میانداخت. این عطر با شکوه و زیبایی خود، هر روز از حال و هوای لیلا پرده برمیداشت و او را به دنیای افسونگر و خیالانگیزی میبرد.
اولین باری که لیلا عطر میستریس گرل پیتر آندره را بویید، حس تازگی و انرژی آبنیلوفر و لیمو در ذهنش نقش بست. این عطر با ترکیبی بینظیر از شکوفههای یاس و پرتقال آفریقایی آغاز میشد و به او احساس سرزندگی میداد. لایه میانی این عطر شامل رز، هلو و نتهای سبز برگ است که ظرافت و زنانگی را به تصویر میکشید. لیلا، هر بار که از این عطر استفاده میکرد، احساس میکرد در باغی پر از گلهای تازه قدم میزند.
اما چیزی که عطر میستریس گرل پیتر آندره را برای لیلا خاص میکرد، نتهای پایهاش بود. آمیزهای از عنبر، مشک و چوب صندل با لمس وانیل و هلیوتروپ. این ترکیب به او گرما و حسی از آرامش میبخشید و روزش را با هالهای از اطمینان و اعتماد به نفس به پایان میرساند.
در پارک، لحظهای چشمهایش را بست و به یاد آورد که چگونه این عطر در سال ۲۰۱۰، به عنوان یکی از خلقهای جدید پیتر آندره، به بازار معرفی شد. چیزی که توجه لیلا را جلب کرده بود، این بود که عطر با الهام از آهنگ معروفش نامگذاری شده بود. عطر میستریس گرل پیتر آندره نه تنها یک رایحه بود، بلکه یک تجربهای بود که او را به یاد لحظات شاد و پرخاطره گذشته میانداخت.
لیلا لبخندی زد و با خود اندیشید که هر روز او با این عطر متفاوت بود. عطر، او را به وسوسه ماجراجویی و کشف روزهای آینده دعوت میکرد. با گامهایی سرزنده، به مسیرش ادامه داد و رایحه گلهای پارک با عطر محبوبش درهم آمیخت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب