شب سردی بود. هوای خنک پاییزی بر روی خیابانها سایه افکنده بود. در این میان، مردی با کت مشکی و کفشهای براق وارد فضای مجللی شد. همه نگاهها به سمت او چرخید. اما چیزی که بیشتر از همه توجهها را معطوف خود کرد، عطری بود که اطراف او را در بر گرفته بود: عطر زارا نایت پور هوم تری زارا.
این عطر با رایحهای اسرارآمیز و اغراقآمیز، مناسب برای مردانی بود که میخواستند در مهمانیهای شبانه دیده شوند. نت ابتدایی آن، کاردامن و ترنج، با اولین استشمام، همچون نسیمی تازه از مرکبات، در هوا نفوذ کرد. بهسرعت، نتهای میانی لَوِندِر رایحه را به یغما برده و آرامشی بیپایان را به شب هدیه میکرد. با گذشت زمان، پایههای عطر با کهربا و سدر، گرما و عمق خاصی را به بویایی میبخشیدند.
عطر زارا نایت پور هوم تری زارا چیزی بیشتر از یک همراه شبانه بود. طراحی زیبا و شکوهمند شیشه عطر، با انعکاس نور، نمایانگر جذابیت بینظیری بود که درون خود نهفته داشت. بسیاری بر این باور بودند که این عطر بویی بیش از ارزش هزینهاش دارد و انتخابی اقتصادی برای دوستداران عطرهای لوکس است.
این عطر، علیرغم جذابیت بیمانندش، بهخاطر تشابه با برخی محصولات دیگر معروف، همچون کد پروفومو، کمی مورد نقد قرار گرفته بود. با این حال، چیزی که نمیشد نادیده گرفت، تأثیری بود که این عطر بر روی افراد میگذاشت. بویی شیرین با تهمایههایی از زنبق که بر دلها نفوذ کرده و ذهنها را مشغول میداشت.
آن شب، با هر قدمی که مرد در میان جمعیت برمیداشت، ردپایی از عطر منحصربهفردش برجا میماند. همانگونه که در بطن شب ناپدید شد، زمزمههایی از شگفتی و تحسین در فضا پیچید. داستان او، داستان مردی بود که میدانست چگونه با رایحهای بینظیر، اثری جاودانه بر دلها بگذارد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب