ناموجود
در یک شب خنک پاییزی، در حالی که برگها زیر پایش خشخش میکردند، آرام و مغرور قدم میزد. او به دنبال چیزی بود که حساش را تازه کند، چیزی که با هویتاش همخوانی داشته باشد، چیزی همچون عطر شانیه بای استتسون شانیه تواین.
وقتی به فروشگاه رسید، عطرهای زیادی جلوی چشمانش بودند، ولی یکی از آنها بیشتر از بقیه نظرش را جلب کرد. شیشهی زیبای عطر شانیه بای استتسون شانیه تواین به او چشمک میزد، دعوتی برای کشف دنیای تازهای از ترکیبات گلی و میوهای. او در حالی که درِ شیشه را باز کرد، اولین استشمام از عطری شگفتانگیز و هیجانانگیز را تجربه کرد. جریان ظریف گلهای بهاری با ترکیباتی از زنبق و انار، در قلب عطر موج میزند. این حس شیرین و لطیف با رایحههای چوبی و گلی همراه میشود که حس زنانگی را به او القا میکند.
ادکلن شانیه بای استتسون شانیه تواین، با طراحی استادانه کارلوس وینیالس، ویژگیهای گلهای رز و فریزیا را به شکلی جادویی در کنار بوی تر و تازه تمشک و زنبق هماهنگ کرده است. وقتی که عطر را روی پوستش اسپری کرد، برای لحظهای حس کرد که طبیعت با تمام دلانگیزیاش، او را در آغوش گرفته است.
هر بار که این عطر را استفاده میکرد، همراه همیشگی لحظات خاصاش بود. عطری که با رایحههای میوهای و گلی خود، احساساتش را بیدار میکرد و او را به سفری در طبیعت میبرد. عطری که هر زنی را دعوت به استقلال و اعتماد به نفس میکند.
این عطر تنها یک انتخاب نبود؛ بیانی از شخصیت و احساس عمیقاش بود. با انتخاب شانیه بای استتسون شانیه تواین، او نه تنها عطر، بلکه داستانی برای خودش برگزید. عطری که نه تنها روی پوست، بلکه در قلبش جا گرفت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب