در یکی از روزهای زیبای بهار، مهتاب از پنجره نگاه به خیابان انداخت. نسیمی ملایم که با عطر گلهای باغچهاش آمیخته بود، در فضای اتاق پیچید. او آماده میشد تا به یک مهمانی خاص برود. کمد را باز کرد و نگاهی به مجموعه عطرهایش انداخت. اما چیزی او را جلب کرد: عطر نینفیا بلومارین.
عطر نینفیا بلومارین با طراحی خیرهکنندهاش او را به یاد روزهایی میانداخت که در کنار یک آبگیر آرام نشسته بود و عطر نیلوفر آبی افسونگرانه در فضا پراکنده بود. این عطر با رایحه آغازین گلبرگهای نیلوفر و فلفل گینه، حسی از تازگی و هیجان را به او هدیه میداد.
مهتاب که علاقه ویژهای به گلهای سفید داشت، عاشق نتهای میانی یاسمن و ارکیده شده بود. رایحهی این گلها با لاوندر در هم تنیده و او را به سفری خیالانگیز میبرد. این ترکیب دقیقاً همان چیزی بود که قلب او نیاز داشت.
با هر بار اسپری کردن عطر نینفیا بلومارین، پایههای گرم و شیرین وانیل، چوب صندل و مشک او را محصور میکرد. مثل بوی آغوشی امن، این عطر یک احساس آرامش و سکون به او میبخشید.
این عطر که توسط امیلی بیویر-کوپرمن مهارتمند طراحی شده بود، ترکیبی بینظیر از عطر گلها و چوبهای معطر ارائه میداد. بویایی که همواره نشانگر زنانی خودجوش، رمانتیک و پرانرژی بود.
وقتی از خانه بیرون رفت، همه حس کردند چیزی شگفتانگیز در فضای اطراف او در حال حرکت است. عطر نینفیا بلومارین با بویی از ترکیب گلهای آبی و چوبهای گرم، نشاندهنده زیبایی و ظرافتی بود که هرگز فراموش نمیشد. مهتاب، همچون الههای از جذابیت و شکوه، در دل شب میدرخشید.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب