در یک روز دلنشین بهاری، وقتی نسیم خنک صبحگاهی بر روی گلهای بنفشه در باغچه کوچک خانهام تاب میخورد، عطر فلورنتین آیریس اِرمنِگیلدو زِنیــا را به دست گرفتم. این عطر، همچون گنجی نهان، درون شیشهای زیبا و با ظاهری لوکس نهفته شده بود. برای من که از دوستداران عطر و ادکلن هستم، تجربه هر نت این عطر به مانند خواندن فصلی جدید از کتابی پر رمز و راز بود.
از همان اولین لحظهای که عطر فلورنتین آیریس اِرمنِگیلدو زِنیــا را اسپری کردم، رایحهی پودری و دلنشین آن مرا به دنیایی دیگر برد. بوی ملایم و خنک بنفشه و زنبق، که با مهارت توسط پرفیومرهای مشهور مانند فرانک وئلکل و هری فریمانت خلق شده بود، حسی خارقالعاده از آرامش و لطافت را القا میکرد.
اما چیزی که به طور ویژهای توجهام را جلب کرد، تلفیق هنرمندانه مرکبات و مشک در ترکیب این عطر بود. این دو عنصر، به نحو چشمگیری رایحهای تازه و در عین حال ماندگار را به ارمغان میآوردند. ممکن است برخی باور داشته باشند که رایحهی بنفشه بیش از حد قوی است یا شاید برای برندی که عمدتاً پوشاک مردانه تولید میکند، بیش از اندازه زنانه باشد. با این حال، به نظر من، این خصوصیات به عطر فلورنتین آیریس اِرمنِگیلدو زِنیــا شخصیت خاصی میبخشند.
برای من، استفاده از این عطر در روزهای بهاری همانند قدمزدن در میان باغی پر از گلهای تازه و درخشان است. این احساس بینظیر از تازگی و زیبایی، باعث میشود که این عطر نه تنها یادآور زیبایی طبیعت باشد، بلکه به دیگری نشان دهد که چگونه هنر و علم میتوانند در قالب یک شیشه کوچک با هم تلفیق شوند و اثری بهیادماندنی بر جا بگذارند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب