در یک روز دلچسب پاییزی، نسیم ملایمی از پنجره باز پذیرایی وارد شد و با خود عطر گلهای تازه را به خانه آورد. النا به این عطر دلپذیر عشق میورزید. او همیشه به دنبال رایحههای خاص و فراموشنشدنی بود. در یکی از ماجراجوییهای خود در فروشگاه عطر، او با عطر اینهر ریم از برند ایروکس آشنا شد. بوی آن او را به دنیای تازهای برد، دنیایی پر از رایحههای گلی، موسکی و چوبی.
سال 1997 بود که عطر اینهر ریم ایروکس خلق شد. النای جوان محو تماشای بطری ساده و شیک آن شد؛ گویی هر قطره از این عطر گلی، داستانی از لطافت و ظرافت زنانه را بازگو میکرد.
اولین برخورد النا با عطر اینهر ریم ایروکس با رایحههای دلنشین و گلفام آغاز شد. در پایین نتهای این عطر، رایحههای خزهای و مرکباتی حس طراوت و شادابی را میآفریدند. توازن ظریف میان این بوی خوش، النا را به سمت خرید آن کشاند. حس بینظیری داشت که او را به یاد باغهای گل در روزهای بهاری میانداخت.
النا هر روز صبح، پیش از آغاز روز پرمشاغل خود، قطرهای از این عطر را به مچ دستش میزد. بوی این عطر تمام روز به او انرژی و اعتماد به نفس میبخشید. همکارانش به او میگفتند که حضورش چقدر خوشبوی و آرامشبخش است.
عطر اینهر ریم ایروکس تنها یک عطر نبود؛ بلکه تجربهای شاعرانه بود که هر روز النا را با خود به سفری تازه و هیجانانگیز میبرد. او عاشق این بود که هر بار با استفاده از آن، احساس تازگی و زندگی تازهای پیدا کند. این حس باعث میشد که النا هرگز از خرید این عطر دست نکشد، چرا که میدانست هر قطره از آن باعث ایجاد لحظههایی ارزشمند در زندگیاش میشود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب