نسیم بهاری آرام آرام پنجرهها را میلرزاند. امروز روز خاصی بود. آوا در آینه نگاهی به خود انداخت و لبخندی از سر اطمینان بر لبش نقش بست. او آماده بود تا یکی از روزهایی که همیشه در ذهنش حک میشود را زندگی کند. برای چنین روزی انتخاب عطر مناسب بسیار مهم بود. عطر زارا کالکشن وومن زارا از روی میز او، با بطری شیک و جذابش، به آرامی چشمک میزد.
آوا عطر زارا کالکشن وومن زارا را برداتش. او عاشق نتهای گلفام این عطر بود. هر پاف از این عطر، او را به باغی پر از گلهای شکوفان میبرد. بویی که با روحیهاش همخوانی داشت و حس طراوت و شادابی را به او هدیه میداد. این عطر از مجموعه گلفام زارا بود که بویی زنانه و دلنشین داشت.
او میدانست که این عطر میتواند احساسی از اعتماد به نفس و زیبایی را برایش به ارمغان بیاورد. زارا کالکشن وومن زارا برای او انتخابی معمولی نبود. گویی این عطر نوید روزی فوقالعاده و لحظاتی خاص را میداد. آوا با رضایتی عمیق آن را بر روی پوستش اسپری کرد و بلافاصله بوی گلها در اطرافش پخش شد.
با اعتماد به نفس از خانه خارج شد و هر گام او همراه با عطر خوشایند زارا کالکشن وومن زارا بود. او دانست که این عطر همراهی بینظیر است، گویی که با جادوی خود لحظهها را به یادماندنی میکرد. در آن روز، نه تنها بر مشام دیگران بلکه در قلبشان هم اثری جاودانه گذاشت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب