ناموجود
در یک شب خنک پاییزی، نگاهی به قفسه عطرهایش انداخت. گاهی انتخاب عطر مناسب، یک راز جادویی دارد. او مردی بود که به جزییات اهمیت میداد و دوست داشت نشانههایی از شخصیت خود را با عطرش منتقل کند. دستش به سمت شیشه زیبایی برد. عطر ۱۸۸۱ سیگنچر چروتی، عطری که از اولین اسپری، حسی منحصر به فرد به او بخشید.
اولین باری که این عطر را بویی کرد، احساسی از تازگی و تندی فلفل و جوز به مشامش رسید. این ترکیب شگفتانگیز از گریپفروت نیز حسی از شادابی به او اعطا کرد. گویی در میان یک باغ پرطراوت ایستاده است. او عاشق این بود که چگونه عطر ۱۸۸۱ سیگنچر چروتی، داستان خود را ورق میزند.
بعد از گذشت چند دقیقه، طبیعت چرمی و کاردمون، جادوی خود را نشان داد. عطری که با لادن آمیخته و عمق شخصیتی بینظیر به او بخشید. این لحظهای بود که او معمولاً در ملاقاتهای مهم به آن نیاز داشت. حسی از توانایی و قدرت که با اولین اسپری این عطر در او دمیده میشد.
با گذشت زمان، نتهای پایهای از عنبر، دانه فلفل قرمز، نعنا هندی و خسخس آرام آرام آشکار شدند. این ترکیب، گرما و آرامشی خاص به او داد. نوعی ارتباط عمیق بین ماهیت او و عطر برقرار شد. عطر ۱۸۸۱ سیگنچر چروتی، همزمان که شور و هیجان را در او زنده میکرد، نوعی اطمینان و آرامش نیز در دل داشت.
این عطر، برای او فقط یک انتخاب روزانه نبود. بلکه یک بیان از درونیترین احساساتش بود. هر بار که عطر ۱۸۸۱ سیگنچر چروتی را میزد، داستان جدیدی خلق میشد. او میدانست که این عطر تا مدتها همراهش خواهد بود و بخشی از هویتش به شمار میرفت. عطری که به همان اندازه که او را تعریف میکرد، بخشی از زندگیاش نیز شده بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب